تاریخ: ۱۳۹۸/۱۲/۴
یادگیری تکنیک یا تاکتیک در استراتژی آموزش معماری دانشگاه ها
آزاد بهمنش (پژوهشگر و استاد دانشگاه)
به گزارش هاژه، تبیین استراتژی سیستم آموزشی - اجرایی معماری از همنشینی تاکتیک های نگرش و نحوه طرح ریزی فضاها با تکنیک های مختلف در مفاهیم محیط تعریف می شود. پایه ریزی و تفهیم این دیدگاه در فضاهای آموزش دانشگاهی شکل می گیرد و سپس در ساختار معماری جامعه بروز خواهد کرد.

در حوزه راهبردی آموزش در رشته معماری و شهرسازی نسبت به تفسیرهای متعدد از نحوه برنامه دهی آموزشی، شناسایی ابزار و شیوه ها و همچنین چگونگی برنامه ریزی آموزه های دانشگاهی که به طرح ریزی کالبد بناها و اثرات محیط پیرامونی ما منجر خواهد شد.

آزاد بهمنش از مدرسین و پژوهشگران دانشگاهی که دارای کتابها و مقالات علمی - پژوهشی متعددی است در جستاری به تحلیل و تبیین یادگیری تکنیک یا تاکتیک در استراتژی آموزش معماری دانشگاه ها پرداخته است.

در این جستار می‌خوانیم: 
 
رشته های دانشگاهی معماری، معماری داخلی، طراحی محیط، منظر و ...  در ارتباط مستقیم با شناخت همنشینی هنرها و فنون مختلف برای ساخت یک ایده هستند. امروزه بیشتر آموزه های آکادمیک در این رشته ها بر پایه  شناسایی و یادگیری تکنیک ها برنامه ریزی شده اند که گویا در انتها به نرم افزار کامپیوتری ختم خواهند شد. تأکید و تبیین مواردی همسو چون "تاکتیک ها" و تفهیم درست "استراتژی" در طی این روند ضروری است که در هر موقعیت و شرایط خاص، تعریف مشخصی دارند. جهت بیان گویایی این موضوع و یا شاید معضل اساسی، بایستی به تفهیم درستی از این واژگان – استراتژی، تاکتیک و تکنیک – در کنار هم دست یابیم که هر یک را در جای درست و به شیوه ای صحیح برای هدف یا اهدافی مشخص بکار گیریم.
با توجه به شناسایی ابزار و نحوه استفاده آنها در هر حیطه و رشته دانشگاهی بایستی به چگونگی بکارگیری آنها در تولید فکر و ایده های متفاوت دست یافت. آنالیز این پروسه و شناخت روابط بین آنها جهت دستیابی به اهداف و نتایج مورد نظر در هر حوزه، دارای اهمیت زیادی است.
 نتایجی که متأسفانه در خروجی حوزه آموزشی به ویژه در رشته های فوق به کمترین حد ممکن خود رسیده است و به عنوان نمونه می توان سیمای جدید معماری شهرها را مثال زد. در ادامه با بیان تعاریف و مفاهیم اصلی این واژگان در همخوانی با یکدیگر جهت ایجاد یک سیستم معماری صحیح از نقطه نظری متفاوت می پردازیم که شاید بتوان به سادگی در هر حیطه ای بطور خاص برنامه دهی کرد.
 استراتژی 
استراتژی با وجود تکنیک و تاکتیک معنای دقیق‌تری پیدا می‌کند، به نظر می‌رسد "آنتوان هنری جومینی" فرمانده نظامی دوران ناپلئون، نخستین کسی است که بحث تفاوت تاکتیک و استراتژی را مطرح کرد و به واسطه نوشته های متعدد او در زمینه‌ جنگ و استراتژی‌های جنگ، برخی از اصطلاحات و واژه‌ها از ادبیات جنگ وارد ادبیات استراتژی و مدیریت و ... شد.جومینی توضیح می‌دهد که استراتژی مفهومی کلان، عمیق‌، بلندمدت‌ و گسترده‌ است در حالی که تاکتیک به صورت مقطعی و در افق زمانی کوتاه‌تر و با حوزه‌ اثر کوچک‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرد. 
استراتژی، تعیین یک هدف کلان با انتخاب تاکتیک های متفاوت برای رسیدن به هدف در مقاطع مختلف است. راه‌های رسیدن به اهداف استراتژی توسط تاکتیک با عمق کمتری مشخص می شود.
 
 تاکتیک 
تاکتیک به عنوان یک سیستم کاملاً تعریف شده و برنامه ریزی شده است که به زبان ساده‌تر، یک هدف را به کنش‌های روزمره تبدیل می کند. تاکتیک، چگونگی عملیاتی شدن استراتژی را بیان می کند. اگر چه بسیاری از تاکتیک‌ها همسو با استراتژی هستند، اما بعید نیست در یک مقطع زمانی به علت چالش‌ها و محدودیت‌ها، تاکتیکی را انتخاب کنید که ظاهراً با استراتژی شما همسو نیست.  
 
 تکنیک
تکنیک، همان فنون و آیتم هایی هستند که به شما آموزش داده می شوند اما تاکتیک، چگونگی به کار بردن آن تکنیک ها در شرایط مختلف است. برای رسیدن به موفقیت بایستی به صورت تاکتیکی از فنون و تکنیک ها استفاده کرد. تکنیک ها به تنهایی جوابگو نخواهند بود مگر آن که با تاکتیکی حرفه ای اجرا شوند.  
تکنیک در هر حوزه‌ای، کوچک‌ترین واحد یادگیری یک مهارت است. تکنیک یا فن به معنی روش به کارگیری مهارت های اساسی یا انجام ماهرانه کاری، تعریف شده است. وقتی حاشیه‌های تکنیک از قبیل اینکه در کجا یا در مقابل چه کسانی و چه شرایطی قابل استفاده است و همچنین شناسایی فرصت‌ها یا تهدیدهایی که به انتخاب زمان مناسب بکارگیری تکنیک منجر گردد را می‌توان به عنوان یک تاکتیک نام برد.  
 
این مدرس دانشگاه در پاسخ به ارائه راهکاری برای تغییر این شرایط پیشنهاد داد: اینجا سوالاتی در مورد چیستی استراتژی آموزشی، نحوه آموزش تاکتیک ها و تکنیک های یادگیری برای کسب مهارت واقعی در معماری محیط، ذهن را درگیر خود می کند که نیاز به بازنگری جدی در محیط های آموزشی- دانشگاهی را می نمایاند تا به نتیجه ای درخور و مطلوب در تعریف فضاهای بیرونی و اندرونی و همچنین تبیین درستی از معماری دست یافت. با توجه به تجربه خود در زمینه آموزش معماری و معماری داخلی در محیط دانشگاهی، معتقدم که علاوه بر اهمیت آموزش تکنیک های مختلف برای دانشجویان و دانش پژوهان، به شناسایی تاکتیک ها و نحوه نگرش از معانی و مفاهیم در فضا بپردازیم تا استراتژی و فن تدابیر را برای درک عمیق تر معماری، ابتدا در فضای آموزشی تجربه کرده و سپس در طرح ریزی کالبد خارجی و داخلی محیط پیرامونی به منصه ظهور برسانیم. نیازمندی ها توسط اهداف سازمان یافته ایجاد می شوند و معماری نیز به تفهیم نیازها می پردازد که معماری سیستم را بوجود می آورد. هر استراتژی برای عملی شدن نیاز به تاکتیک دارد که با تکنیک های مختلف قابل اجراست؛ اما چگونگی همنشینی و درک این واژگان "تاکتیک و تکنیک" برای رسیدن به اهدف خرد و کلان در برنامه دهی محیط – استراتژی - مورد بحث می باشد که بایستی در آموزش دانشگاهی مورد توجه قرار گیرد تا در کالبد جامعه نیز به اجرا در آید.