تاریخ: ۱۳۹۹/۲/۲۸
میراثی که در نبود موزه غارت می‌شود

به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی هاژه، درحالیکه فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتی از طریق اشیاء و وسایلی كه در موزه ها جمع آوری شده ، شناخته می شود، در نبود موزه در بسیاری از شهرها روزانه شاهد غارت این میراث هستیم.

امروزه در كشورهای مختلف جهان موزه های متعدد آثار باستانی، مردم شناسی، طبیعی، حیوانات ، وحوش و مجموعه ی تاریخی آن كشورها را بازگو می كند که به وسیله آن شناخت اقوام گذشته و آشنایی با نحوه ی زندگی آنها ، به دانش آموزان و دانشجویان و در مجموع به نسل جدید آموزش داده می شود.

كلمه موزه را فرانسویان از لغت یونانی گرفته اند . موزه نام تپه ای در آتن بود كه در آن عبادتگاهی برای موزه ( الهه یونانی ) قرار داشت.

درحال حاضر از موزه به عنوان یکی از دستاوردهای فرهنگی هر کشور یاد می‌شود که نقطه شروع بسیاری از روابط‌های  فرهنگی، هنری و تاریخی کشورها یاد می‌شود، در همین راستا در قطعنامه ی شماره ی پنج  ِ دوازدهمین مجمع عمومی كمیته ی بین المللی موزه ها ایكوم (ICOM) كه در 28 مه 1977 میلادی درمسكو برپا شد ، روز 18 مه برابر با 28 اردیبهشت به عنوان روز جهانی موزه ها اعلام شد و از آن سال در روز جهانی موزه درهمه ی كشورهای عضو ، مراسمی به مورد اجرا گذاشته می شود.

عدم توجه کافی به مطالعات در زمینه تمدن در مناطق مختلف کشور و نبود موزه به عنوان سرآغاز توجه به آثار تاریخی و فرهنگی یک منطقه در کشور، بخصوص در شهرهایی که خاستگاه تمدن بوده‌اند زمینه را برای غارت و حفاری‌های غیرمجاز فراهم کرده است.

روزانه شاهد اخبار دستگیری حفاران غیرمجاز بی‌شماری در شهرهای مختلف هستیم، غافل از برآورد خساراتی که به میراث‌های جهانی وارد می‌شود.

اگرچه موزه‌ها ابزاری مهم در تبادل فرهنگی، غنی سازی و ایجاد درک متقابل، همکاری و صلح میان مردمان است، اما تاکنون مدیریت کلان کشور و حتی مدیران استانی را به قناعت نرسانده و تخصیص اعتبارات قطره چکانی و عدم انجام مطالعات و حتی مرمت‌های غیرکارشناسی در سالیان گذشته گواه محکم این قضیه است.

همزمان با عدم تخصیص اعتبار، نیمه کاره ماندن کاوش‌ها مطالعات و پروژه‌ها مرمت آثار تاریخی و باستانی و رها کردن میراث تاریخی که روزانه توسط قاچاقچیان و دزدان فرهنگ و تمدن به غارت برده می‌شود به یکی از خبرهای روزمره رسانه‌ها تبدیل شده و پیشنهاد، انتقاد و تقاضای نخبگان و فعالین فرهنگی و علمی نیز نادیده گرفته می‌شود.

بصورت موردی می‌توان وضعیت آثار باستانی و تاریخی شهر مهاباد را مورد بررسی قرار داد که در تجاوزات گسترده به حریم و سرقت تراشه‌های سنگی گوردخمه فقره‌قا، برده کونته، سی گردان و ده‌ها آثار باستانی رو به زوال و نابودی نه تنها قلب نخبگان، خبرنگار و روزنامه‌نگار بلکه هر شهروندی را آزار می‌دهد.

کاوش به وسیله بیل‌های مکانیکی و عبور ریل قطار و زیرساخت‌های مخابراتی، گاز و آب از وسط تپه‌های تاریخی بسیاری از شهرها ازجمله مهاباد(سی گردان) تنها دستاورد نبود بودجه و مدیریت تکنوکرات و حرفه‌ای بر حیات شهرها است.

آثار تاریخی دوران کهن و معاصر نیز همچون آثار ارزشمند باستانی در وضعیت به مراتب بدتری قرار دارند به نحوی تصرفات و تخریب ابنیه‌های تاریخی در سایه بی توجهی مسوولان، مرمت و نگهداری حمام لج مهاباد و چندین اثر دیگر با استفاده از ایزوبام و رنگ کردن جداره‌های تاریخی شهر مهاباد در مرکز شهر برای زنده نشان دادن آن تنها گوشه‌ای از دردهای نبود موزه و ارزش گذاری آثار تاریخی و باستانی در مناطق و شهرهای همجوار است.

درحال حاضر آثار فاخری همچون مسجد سوور( مسجد جامع)، حوضخانه‌های شهر، بازار قدیمی، کهریز و جداره‌های تاریخی و چندین اثر دیگر در درون شهر مهاباد زوال روبه نابودی خود را با سرعت هرچه بیشتر طی می‌کنند به نحوی که احتمال اینکه در کمتر از 1 دهه نابود شوند دور از انتظار نیست.

نبود موزه تخصصی در شهر مهاباد از چند سال گذشته با کش و قوس فراوان روبرو بوده تاکنون نتیجه مشخصی از آن حاصل نشده، درچنین شرایطی نه تنها ارزشگذاری بر آثار باستانی و تاریخی به نتیجه نمی رسد بلکه هر روز شاهد غارت و تخریب این آثار و نابودی کامل آن خواهیم بود.

اگرچه بسیاری از شهرهای جهان همچون پاریس بیشتر آثار تاریخی خود را به سمبل حیات شهر و حتی کشور تبدیل کرده و موزه لوور را به عنوان مرجع سمبل‌ شهرهای جهان مطرح کرده، زنگ خطر سمبل‌های شهر مهاباد، موکریان و کوردستان هر روز رساتر از گذشته به گوش می‌رسد.