تاریخ: ۱۳۹۹/۴/۵
بررسی روانشناختی خودکشی و سبب شناسی آن
صلاح الدین شادکام (روان شناس)
همه ی ما می دانیم که نیروی انسانی در هر جامعه ای ،مهترین رکن پیشرفت و توسعه ی آن جامعه  است.
اما اگر تعدادی از  نیروی انسانی آن جامعه از نظر سلامت روان دچار مشکل باشند و  با مسئله ای به نام خودکشی به زندگی خود پایان دهند ،بدیهی است که چه آسیب هایی  متوجه آن جامعه خواهد شد.
خودکشی...... مسئله ای که به  پای ثابت صفحات حوادث روزنامه و کانال های خبری  تبدیل شده....... اما چرا؟
آیا واقعا یک شکست مالی یا عاطفی وفشار روانی تنها دلیل خودکشیه؟ یا باید تخصصی تر بررسی کنیم؟
 خودکشی.......آمارها در این رابطه نگران کننده است.به گفته ی معاون پزشکی و آزمایشگاهی پزشکی قانونی کشور ، فقط در سال ۹۸  تعداد 5 هزار و 143 نفر ایرانی به علت خودکشی  جان خود را از دست داده اند. این آمار نسبت به سال ۹۷ به مقدار0.8رشد داشته است.
روان شناسان مواردی از سبب شناسی خودکشی رو در زیر بیان می کنند. که شناخت آنها می تواند گامی در پیشگیری  از خودکشی  باشد:
تاریخچه‌ی خانوادگی خودکشی
اگر یکی از اعضای خانواده خودکشی کند، خطر آن‌که عضو دیگر خانواده هم خودکشی کند، بالا می‌رود. در حقیقت تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که قوی‌ترین پیش‌بینی کننده‌ی رفتار خودکشی‌گرا در بیماران افسرده، سابقه‌ی خانوادگی خودکشی است. البته این قضیه تعجب‌آور نیست چون بسیاری از خودکشی‌کنندگان، افسرده‌اند یا اختلال روانی مرتبط با افسردگی دارند و این اختلالات زمینه‌ی خانوادگی دارند. اگر شروع اختلال خلقی زودهنگام و صفات پرخاشگری یا تکانشگری وجود داشته باشد، آنگاه خطر رفتار خودکشی در خانواده بیشتر خواهد بود‌. 
زیست شناسی عصب نگر
شواهد مختلف نشان می‌دهند که پایین بودن میزان سروتونین می‌تواند با خودکشی و اقدام به خودکشی خشن رابطه داشته باشد. پایین بودن خیلی زیاد سروتونین، با تکانشگری، بی‌ثباتی و واکنش افراطی به وضعیت‌ها رابطه دارد. بنابراین ممکن است پایین بودن میزان سروتونین در ایجاد آسیب‌پذیری در برابر تکانشی عمل کردن، نقش داشته باشد؛ از جمله خودکشی که گاهی اوقات عملی تکانشی است.
 
اختلالات روانی موجود و دیگر عوامل خطر روانشناختی
بیش از ۸۰ درصد خودکشی‌کنندگان از نوعی اختلال روانی، معمولا "اختلال خلقی" یا "اختلال سوءمصرف مواد" و یا "اختلال کنترل تکانه" رنج می‌برند. خودکشی غالبا با اختلالات خلقی رابطه دارد. اما بسیاری از مبتلایان به اختلالات خلقی، اقدام به خودکشی نمی‌کنند و برعکس، بسیاری از اقدام‌کنندگان به خودکشی، اختلالات خلقی ندارند. بنابراین، اگرچه افسردگی و خودکشی رابطه‌ی محکمی دارند ولی همچنان از یکدیگر مستقل هستند. یک توضیح نظری اخیر در مورد خودکشی به نام "نظریه‌ی میان‌فردی خودکشی"، به ادراک خود به عنوان باری بر دوش دیگران و کاهش حس تعلق، به عنوان دو پیش‌بینی‌کننده‌ی قوی ناامیدی و خودکشی متعاقب آن اشاره دارد. 
مصرف و سوءمصرف الکل با تقریبا ۲۵ تا ۳۰درصد خودکشی‌ها رابطه دارد.
اختلالی که بیش از افسردگی، تکانشی بودن مشخصه‌ی آن است، "اختلال شخصیت مرزی" است. مبتلایان به این اختلال از مشخصه‌های آنها، ژست‌های فریبکارانه و تکانشی خودکشی است بی آن‌که لزوما قصد نابود کردن خود را داشته باشند. ترکیب اختلال شخصیت مرزی و افسردگی، بسیار "مرگبار" است.
رویدادهای پراسترس زندگی
شاید مهم‌ترین عامل خطر برای خودکشی، رویداد پراسترس و شدیدی مثل شکست(واقعی یا خیالی) در مدرسه یا کار، یک دستگیری غیرمنتظره یا طرد شدن توسط یکی از عزیزان باشد که شرم‌آور است یا تحقیرآمیز است. سو‌ءاستفاده‌ی فیزیکی و جنسی نیز منابع مهم استرس هستند. شواهد از این حکایت دارند که استرس و اخلال ناشی از بلایای طبیعی، احتمال خودکشی را بالا می‌برند (مثل سیل، طوفان و...).
 آیا خودکشی مُسری است؟
مردم معمولا با غم و کنجکاوی به خبر خودکشی دیگران واکنش نشان می‌دهند. برخی هم به همان روشی که خبرش را شنیده‌اند، خودکشی می‌کنند. خوشه‌های خودکشی (یعنی تقلید چندنفر از یک نفر) در بین نوجوانان زیاد دیده می‌شود و ۵درصد همه‌ی خودکشی‌های نوجوانان در واقع تقلیدی است. 
چرا یک نفر از خودکشی دیگری تقلید می‌کند؟ نخست آن‌که رسانه‌ها معمولا خودکشی‌ها را بزرگ و احساسی می‌کنند: 
یک جوان جذاب که زیر فشار شدید بوده خودکشی می‌کند و برای دوستان و همسالانش نقش شهیدی را بازی می‌کند که از دنیای بزرگسالانه‌ی مسئول این مشکلات، انتقام گرفته است. در ضمن رسانه‌ها غالبا روش‌های مورد استفاده در خودکشی را به دقت شرح می‌دهند و به این ترتیب، قربانیان بالقوه را راهنمایی می‌کنند. این در حالی است که درباره‌ی "فلج شدن‌ها، صدمات مغزی و دیگر پیامدهای غم‌انگیز خودکشی‌های ناقص یا ناموفق، و با رابطه‌ی خودکشی با اختلال شدید روانی، حرف چندانی نمی‌زنند.
 
به امید جامعه ای پویا و سالم