تاریخ: ۱۴۰۱/۱۰/۲۸
۱۰ مهارتی که کودکان برای شغل آینده‌شان به آن نیاز دارند
افراد بایستی مهارت مدیریت و برنامه‌­ریزی برای افراد دیگر را حداقل یکبار تجربه کرده باشند. مثلا در مسافرت‌­ها در خرید و یا تقسیم وظایف. اگر افراد در کودکی هرگز فرصت مدیریت منابع، زمان یا تقسیم کار بین افراد را نداشته باشند، در بزرگسالی هم نمی‌­توانند از سد بسیاری از فشارها عبور کنند.
 
 این مهارت‌ها را در کودک خود پرورش دهیم:
۱- خلاقیت
شاید اولین چیزی که درباره خلاقیت به ذهن می­‌رسد این باشد که فرد خلاق کسی است که بتواند راه­‌های جدید را کشف و امتحان کند. گویی یک فرایند ذهنی است که فرد در طی آن تلاش می­‌کند از آنچه دارد، بهترین را به وجود آورد. کنجکاوی، جست­­وجوگری و فکر کردن، می­‌تواند منجربه خلاقیت شود.
۲- مهارت گفت­‌وگو و مذاکره
 طی گفت­‌و‌شنود و مذاکره با دیگران، می­‌توانیم از راه‌­حل­ها، ایده‌ها و دیدگاه‌­های متفاوت دیگران نیز باخبر شویم. اگر افراد در کودکی مهارت گفت­‌وگو کردن و شنیدن نظرات دیگران را تمرین نکنند در بزرگ‌سالی مشکلات زیادی را متحمل می­‌شوند و نمی­‌توانند از پس مشکلات مختلف برآیند.
۳- توانایی حل‌مساله
مردم معمولا در برخورد با مشکلات و اتفاقات مختلف دو نوع برخورد دارند. آنها یا به شدت هیجان­‌زده می­‌شوند و یا به دنبال یک راه‌­حل می­‌گردند. اگر افراد هیجان­‌های شدیدی را تجربه کنند دچار اضطراب می‌­شوند و در نتیجه میزان عملکرد حافظه آنها نیز کاهش می­­‌یابد. به این ترتیب نمی­‌توانند راه‌­حل­ های مختلف را بررسی کنند و از سد یک مشکل عبور کنند.
۴- مدیریت افراد دیگر
افراد بایستی مهارت مدیریت و برنامه‌­ریزی برای افراد دیگر را حداقل یکبار تجربه کرده باشند. مثلا در مسافرت‌­ها در خرید و یا تقسیم وظایف. اگر افراد در کودکی هرگز فرصت مدیریت منابع، زمان یا تقسیم کار بین افراد را نداشته باشند، در بزرگسالی هم نمی‌­توانند از سد بسیاری از فشارها عبور کنند.
۵- هماهنگی و همکاری با دیگران
بسیاری از کودکان به خصوص آنهایی که تک فرزند هستند فرصت همکاری و شرکت در کارهای گروهی را از دست می‌­دهند. به این ترتیب نمی­‌توانند این مهارت­‌ها را در خود پرورش دهند. پس تلاش کنیم تا جای ممکن کودکان را در کارهای گروهی مشارکت دهیم.
۶- هوش هیجانی
هوش هیجانی به توانایی و مهارت کنترل هیجانات خود و دیگران گفته می­‌شود. برخی افراد می­‌توانند به خوبی عواطف و احساسات دیگران را تشخیص دهند. اگر در دوران کودکی فرصت ابراز احساسات، دوست داشته‌شدن و دوست داشتن دیگران داشته‌ایم، در بزرگسالی هم بهتر و سریعتر می‌توانیم هوش هیجانی خود را به کار بگیریم.
۷- مهارت تشخیص و قدرت تصمیم­‌‌گیری
اگر افراد در کودکی این مهارت را تمرین کرده باشند و فرصت تصمیم­‌گیری و فکر کردن داشته باشند، می­‌توانند در بزرگسالی هم با داشتن این مهارت، مشکلات خود را به خوبی حل و فصل کنند. ما در مورد انتخاب کوچکترین چیزها هم می‌توانیم به کودک گزینه‌هایی برای انتخاب ارائه کنیم. مثلا برای لباس پوشیدن یا انتخاب نوع بازی. او به این شیوه می‌تواند انتخاب کردن و تصیم‌گیری را تجربه کند.
۸- انعطاف­‌پذیری شناختی
انعطاف‌پذیری شناختی به عنوان مهارت و توانایی ذهن برای سوئیچ کردن بین دو موضوع مختلف و توانایی فکر کردن در مورد مفاهیم چندگانه به ‌طور همزمان توصیف شده‌ است. این مهارت در کودکی با بازی‌های فکری، ساختنی و خراب‌کردنی و همچنین بازی‌های فکری پرورش می‌یابد.
۹- مهارت تشخیص نیازهای دیگران
این مهارت (در کسب و کار) به معنای توانایی شناخت و برآوردن نیازهای مشتری است. این مفهوم جدید که به تازگی رایج شده است، در آینده از اهمیت ویژه‌­ای برخوردار می­‌شود که لازم است ما آن را حداقل از دوران نوجوانی در کودکان خود پرورش دهیم. در حقیقت این مهارت نیز نوعی خلاقیت در روابط است که با ارائه خدمات به مخاطب مورد نظر می­‌توانیم نیازهای او را پیش‌­بینی کنیم و روابط محکم‌­تری با او ایجاد کنیم. در دوران کودکی بازی‌های گروهی یا دونفره مثل نمایش‌بازی یا بازی‌های وانمودی می‌توانند این مهارت را در کودکان پی‌ریزی کنند.
۱۰- تفکر انتقادی
این نوع تفکر دقیقا از «نه» گفتن­‌های کودکان سرچشمه می‌گیرد. اگر فردی در بزرگسالی در مقابل هر مساله­‌ای، ذهن کنجکاو و سوال‌کننده نداشته باشد و همه چیز را بی­‌چون و چرا و سریع قبول کند یعنی مهارت «نه» گفتن، نقد کردن یا سوال‌ پرسیدن ندارد و از تفکر انتقادی بی­‌بهره مانده است. اینکه در ذهن ما سوال ایجاد شود و درباره علت‌ها، مستندات و دلایل سوال کنیم، یعنی ما مجهز به تفکر انتقادی هستیم.
 
 
ترجمه: مهرنوش خالقی
سایت تخصصی کودکان "تا 6"
منبع: www.infento.com