تاریخ: ۱۴۰۰/۱۱/۲۱
به اضطرابی ها، چه چیزهایی نگوییم؟
همینکه شما در کنار فرد مضطرب، به عنوان یک دوست یا یکی از اعضای خانواده حضور داشته باشید، او را درک و همدلی کنید، برایش می‌تواند کمک کننده باشد، چرا که یک فرد مضطرب نه نیاز به نصیحت و پند دارد و نه با تمسخر و تحقیر مشکلش حل می شود.
خیلی از افراد به دلیل شرایط خاص زندگی، فشارهای عصبی و یا حتی دلایل ژنتیکی دارای اضطراب های زیادی هستند، اینها عموما مشخصه های زیادی دارند و یکی از ویژگی هایشان نیز این است که مدام به دنبال تأیید گرفتن از دیگران هستند. مثل اینکه اضطراب بدی آب و هوا را دارند و مدام اخبار را چک می کنند تا ببینند آخر هفته هوا چطور می‌شود یا اینکه مبادا در روزهای هفته که سرکار می روند، درگیر بدی آب و هوا بشوند و نتوانند به کلاس یا محل کارشان سروقت برسند.
 
رفتار کردن با یک فرد اضطرابی نیز شرایط خاص خود را دارد، درست است که افراد دچار اختلالات اضطرابی می بایست تحت درمان روان شناختی قرار بگیرند تا بتوانند خود را درمان کنند اما اطرافیان فرد اضطرابی نیز می بایست مواردی را در رفتار و صحبت کردن با او مورد توجه قرار دهند.
اما در عین حال خیلی وقت ها افراد مختلف مثل همسر، دوست، خانواده و ... درباره اضطراب هایشان با ما صحبت می کنند. به ویژه در این دوره دو ساله کرونایی که آمار اضطراب در بین مردم نیز بالا رفته است، این خیلی مهم است که بدانیم چه حرف هایی را بزنیم و چه حرف هایی را نزنیم تا هم به آرامش فرد اضطرابی کمک کرده و هم خودمان نقش موثری ایفا کرده باشیم. در این گزارش برخی از نکات مهم در این رابطه را آموزش می دهیم:
**کوچک شمردن رنج طرف مقابل
یکی از رفتارهای اشتباه در ارتباط با فرد اضطرابی اینی است که مشکلش را کوچک بشمرید. مثل اینکه در برابر اضطراب خاصی که دارد به او بگویید: اینکه نگرانی نداره!
اینطور صحبت کردن شما باعث می شود که از شما فاصله بگیرد و احساس کند که او را درک نمی کنید. بهترین حالت این است که به او بگویید: می فهمم که چقدر برایت نگران کننده است.
دراین صورت شما در کنار فرد مضطرب قرار می گیرید و حتی اگر راهکاری هم ارائه ندهید ، باعث آرامش ذهن و روان او می شوید.
**کوچک شمردن رنج طرف مقابل
خیلی از ما کلا عادت به نشخوار فکری مشترک داریم، یعنی زمانی که کسی در برابر مشکلش با ما صحبت می کند به او می‌گوییم: «این که چیزی نیست! من یه بار خودم ده برابر این ماجرا سرم اومده» یعنی من از تو شرایط بدتری را تجربه کرده ام. چه اصراری دارید که بگویید شما بدبخت تر از او هستید؟
به جای نشخوار فکری مشترک بهتر است به فرد اضطرابی بگویید: «می تونم تصور کنم که چقدر برات نگران کننده است، اما اگر کمکی خواستی من پیشت هستم، یا اگر کاری از دستم برمیاد حتما بهم بگو، یا اینکه هرکاری میکنم تا حالت بهتر باشه».
**نامعتبر شمردن احساس طرف مقابل
وقتی کسی درباره مشکل یا حالت روحی نامساعدش با شما صحبت میکند، قطعا نیاز به این ندارد که شما به او بگویید به این مشکل فکر نکن، او حتما این کار را کرده و نتیجه نگرفته که با شما صحبت می کند. پس این دیالوگ اشتباه است که به او بگویید: «ول کن بابا ریلکس کن» یا «رهاش کن»
بهتر است او را درک کرده و خود را جایش بگذارید و بگویید: «حق داری نگران باشی، چطور میتونم کمکت کنم؟» دراین صورت شما احساسات او را در نظر گرفته اید و ناخواسته او هم حس بهتری پیدا می کند.
**انتقال احساس گناه و عذاب وجدان
بعضی از افراد هم که کلا حال و حوصله درمیان گذاشتن هیچ چیزی را ندارند. وقتی کسی با آنها صحبت میکند رک و صریح می گویند: «باز سر یه موضوع بیخود شروع کردی؟» اینها دیگر از آن دسته افرادی هستند که باید از دستشان فرار کرد!
بهتر است به جای چنین پاسخی به طرف مقابل ، حس خود را به او درست منتقل کنید و بگویید: «اخیرا چقدر بابت استرسات اذیت شدی، حتما اوضاع برات خیلی سخت بوده».
**خود درمانی
بعضی ها هم هستند که عاشق خودرمانی یا به قولی خودتراپی هستند، یعنی سریع با آنها صحبتی از یک مشکل یا اضطرابی می کنید، به شما می گویند: «بیا من یه راهکار عالی برای مشکلت دارم، سریع حل می شود» حالا این راهکار از دارو و درمان ، قرص و داروی گیاهی گرفته تا استراحت و ماسک و تهیه جوشانده و چیزهای دیگر می شود.
بهتر است اگر چیزی نمی دانید، به همان همدلی بسنده کنید ، اما اگر دراین زمینه تحت درمانی جدی و علمی هم قرار گرفته اید، اینطور بگویید: «من روش های خوبی از درمانگرم برای کنترل اضطرابم یاد گرفتم، شاید خوب باشد که تو هم درمان را امتحان کنی» یعنی دراین صورت باز شما راهکار ارائه نداده اید، بلکه او را به یک روانشناس و مشاور ارجاع داده اید.
*اگر موضوع نگرانی فرد خیلی دور از واقعیت بود، چه کنیم؟
مثلا اگر دوست شما با اضطراب به شما بگویید که «خیلی نگرانم که امروز اتفاق بدی بیافته، حسم بهم میگه امروز یکی می میره» این دیگر از نوع اضطراب های بیمارزاست که می بایست فرد حتما به روان شناس مراجعه کند.
باز هم بهتر است در این شرایط او را مسخره نکنید و دست کم هم نگیرید مثل اینکه بگویید: «باز تو خل شدی؟» یعنی او را تحقیر نکنید.
بهتر است شما در مقام یک دوست یا یکی از اعضای خانواده به او بگویید که «فکر کردن به این موضوع خیلی اضطراب آمیزه. می فهمم حتما وقتی این حس رو داری، خیلی می ترسی. بیا با هم ببینیم مگه چه دلیلی وجود داره که امروز اتفاق بدی بیافته؟»
در هر حال فرد مضطرب نیاز به پشتیبانی روحی، حمایت، همدلی و تشویق برای درمان گرفتن دارد. بهتر است شما به عنوان یک کسی که با هر عنوانی در کنار فرد مضطرب است، ماجرا را برایش تحلیل نکنید، راهکار ندهید، نگرانی اش را کوچک نشمارید، احساسش را ببینید و حرف هایش را گوش دهید.
بنابراین گاهی فقط «باشید» و همین برایش کافی است اما به طرقی که او آمادگی پذیرشش را دارد او را به سمت درمان جدی و در صورت نیاز نیز با کمک خانواده سوق دهید.
مرجع : خبرگزاری فارس