تاریخ: ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
آتش جان بازیگر ناشنوا مهابادی را گرفت

هاژه- در روستای بردرشان 2 خانواده مهمان دلنیا و محمد بودند، زوج ناشنوایی که با صحبت‌هایی بدون صدا، امید، خنده، شادی و همهمه را در هر جمعی ایجاد می‌کردند.

خانواده دلنیا از بوکان برای دیدنش به خانه پدری محمد آمده بودند و تا دیر وقت شادی و خوش و بش مهمان‌ها فضای منزل را آکنده از امید کرده بود.

دلنیا درویشی 25 سال سن داشت و سال 1397 با محمد که او هم ناشنوا بود ازدواج کرد، زوجی دوست‌داشتنی که همه برایشان آرزوی خوشبختی می‌کردند.

برای بیشتر مردم، منزل دلنیا و محمد سکوت را در ذهن تداعی می‌کرد، اما برای این دو خانه پر از هیاهو و شور و شوق و لبریز از شادی بود.

دلنیا به هنر و صنایع دستی علاقمند بود و او در تابلو فرش‌هایی که می‌بافت زیبایی را به یکدیگر گره میزد.

سال 1398 که گروهی هنرجویان مهابادی برای تولید فیلمی کوتاه به دنبال زوجی خوش ذوق بودند، انجمن ناشنوایان مهاباد دلنیا و محمد را پیشنهاد دادند.

 

گویی تأخیرهای به‌جود آمده دلیلی بود تا دلنیا و محمد نقش زوج جوانی را بازی کنند که بدنبال انتخاب نام فرزندشان هستند.

برای عوامل پشت صحنه، «یک عاشقانه بی صدا» تنها تولید فیلم نبود بلکه گوشه‌ای از زندگی واقعی و شاد زوجی جوان بود که درحال انتخاب نام فرزندشان هستند.

 

فیلم کوتاه «یک عاشقانه بی صدا» محصول انجمن سینما جوان شهرستان مهاباد به کارگردانی پولا آغاز است که در سال 1398 دلنیا و محمد در اولین تجربه هنریشان در سینما، به عنوان بازیگران اصلی در آن ایفای نقش کردند.

مهمانی تمام شد و بعد از پایان مهمانی دلنیا به رسم همیشگی به حیاط رفت تا اسپند دود کند، دیگر خبری از رفت و آمد مهمان نبود و سکوت خانه را فرا گرفته بود.

محمد اما در آنسوی حیاط و در اتاقشان چشم به راه دلنیا بود تا برگردد.

آنگونه که قاسم خضری، پدر محمد می‌گوید: همه چیز در چند دقیقه روی داد، مهمانی تا دیر وقت ادامه داشت و بعد از پایان مهمانی محمد و دلنیا برای استراحت به اتاقشان رفتند.

دلنیا به رسم همیشگی‌اش در حیاط منزل درحال روشن کردن آتش برای دود کردن اسپند بود که شعله آتش منجر به آتش گرفتن لباس‌هایش می‌شود.

متأسفانه دلنیا قادر به تکلم نبود و کسی هم متوجه فریادهای بی‌صدایش نمی‌شود، همسرش محمد نیز بدلیل اینکه ناشنوا بود، کمی دیر متوجه حادثه می‌شود و علی‌رغم تلاش زیاد برای خاموش کردن آتش، دلنیا دچار سوختگی شدید می‌شود.

دلنیا بدلیل سوختگی شدید به مرکز استان اعزام و چند روز در یکی از بیمارستان‌های ارومیه بستری می‌شود، محمد خضری همسر دلنیا نیز دچار سوختگی از ناحیه دست و صورت می‌شود.

دلنیا درویشی روز جمعه بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داد و با رفتنش تمام افرادی که این زوج دوست‌داشتنی را می‌شناختند اندوهگین کرد و در سکوت فرو برد.

انجمن ناشنوایان مهاباد نیز در پیامی فوت غم‌انگیز دلنیا درویشی را تسلیت گفت.