تاریخ: ۱۳۹۵/۱۰/۲۵
معماری اورامانات پلکانی نیست
سامران آسیابانی(پژوهشگر معماری اورامانات)

در جریان سفرهای کاری و پژوهشی‌ام به اورامان نکته‌ای توجهم را جلب کرد که هم جای تأسف و هم جای دقت نظر داشت و آن نگاه معماران و پژوهشگران به این ثروت عظیم بود. نگاه تقلیل گرایانه و کلی‌نگری که معماری و بافت سکونتگاه‌های آن منطقه را در واژه پلکانی خلاصه می‌کند. این مسئله چنان فراگیر بود که حتی در دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی نیز بجای صحبت از معماری اورامان به توصیف آن با واژه پلکانی بسنده می ­شد. دلیل انتخاب عنوان "معماری اورامانات پلکانی نیست" این است که پلکانی بودن اورامان همچون گرد بودن دایره بدیهی است و هیچ‌گونه بار معنایی ندارد. برای معرفی هر پدیده‌ای مشخصه‌هایی را باید معرفی کرد که آن پدیده را از پدیده‌های دیگر متمایز کند و با نگاهی تیزبینانه می­توان مشخصه‌هایی در معماری اورامانات یافت که به‌راحتی پلکانی بودن آن را تحت‌الشعاع قرار می­دهد. کثرت گونه­ های عناصر معماری و تنوع آن‌ها در منطقه اورامانات به حدی است که هریک درخور سال‌ها تحقیق و پژوهش است.

اما این که چرا چنین اطلاعاتی از لابه‌لای قلم­فرسایی پژوهشگران معماری و اساتید به نشر درنمی­آید را در دو مورد زیر می­توان خلاصه کرد:

1- بصیرت معماران محدود به معماری آکادمیک است

2- پژوهشگران معماری بومی کردستان از دیدگاهی متناسب با پژوهش در معماری منطقه و در پی آن تولید اطلاعات برای سیستم آموزشی برخوردار نیستند.

امروزه سیستم آموزشی ایران بجای روش‌های تحلیل و نگرش به معماری اطلاعات استانداردشده و کلی را به ذهن دانشجویان تزریق می­کند و از این دور باطل نمی­توان انتظار اطلاعات جدید را داشت. آموزش سنتی و ناکارآمد باعث شده اساتید و دانشجویان در برخورد با موارد خاص که در اینجا منظور سکونتگاه­های اورامانات است شوکه شده و دست به تلاشی بی­ثمر برای تطبیق معماری این سکونتگاه‌ها با دانسته‌هایشان بزنند.
این رویکرد تقلیل گرایانه باعث می­شود تنها بخش کم‌اهمیت معماری اورامانات دیده شود؛ منظور از کم‌اهمیت تکرار مکررات و موضوعات بدیهی بجای شناسایی و شناساندن بخش‌هایی کاملاً بدیع و خلاقانه از معماری اورامانات است.


مورد دوم مربوط به پژوهشگران و تولید اطلاعات برای سیستم آموزشی را به این دلیل می­باید عامل دوم دانست که پژوهشگران معماری اکثراً به جایگاه مشخصی دست نیافته‌اند و عموماً از اساتید و دانشجویان دوره تحصیلات عالی تشکیل شده‌اند. حال‌آنکه معماری بومی مستلزم نگاهی خاص و همچنین ابزار پژوهشی خاص خود است که متأسفانه در دروس خاک خورده معماری و شهرسازی بچشم نمی­خورد. در نیم‌قرن اخیر روش‌های نوین تحلیل معماری بومی و بررسی آن به شیوه مطلوبی توسعه یافته است و همین بهانه ضعف روش­شناسی برای پژوهش در معماری بومی را از میان برداشته است. ناگفته پیداست که پیمایش معماری بومی با پیمانه معماری فاخر کاری بیهوده است و معضل امروزی پژوهش در معماری اورامان نیز از این رویکرد سرچشمه گرفته است.

نبود بودجه‌های پژوهشی نیز از عواملی است که قویاً به این موضوع دامن می­زند و امر پژوهش را از ضرورت به حیطه تفنن می­راند. بی­میلی سازمان‌های متولی و ارگان‌های مرتبط از حمایت طرح­های پژوهشی در مورد اورامان پژوهشگران را از آن منطقه دور می­کند و ازآنجاکه پژوهش هدفمند نیازمند هزینه و حمایت بسیار است، در اکثر موارد تنها کسانی در آنجا به پژوهش می­پردازند که با روش‌های نوین تحلیل معماری بومی ناآشنا هستند.

ضرورت پژوهش در اورامانات در هیچ زمانی به‌اندازه سال‌های اخیر واضح نبوده است. هرروزه شاهد تخریب این بافت هستیم، غافل از این‌که معضل فقر نگارش تاریخ و فرهنگ کردستان در معماری سکونتگاه‌های آن حل شده است و نیازمند خوانشی درست قبل از نابودی است. لازم است دانشجویان و اساتید معماری تجربه حسن فتحی در گورنا را همواره در پس‌زمینه ذهن خود داشته باشند و به اورامانات نه به‌عنوان موضوعی برای پر کردن رزومه بلکه به‌عنوان بحرانی برای معماری نگاه کنند.

تنها با خواندن و ثبت این معماری می­توان از آن محافظت کرد درحالی‌که همچنان شاهد آن هستیم که اکثر دانشجویان و معماران همچنان در استفاده از عبارت زبان معماری تردید می­کنند و معماری را انباشتی از سنگ و خاک و گل تصور می­کنند که باید نیاز زیستی انسان‌ها را برآورده کند.

اهمیت معماری در تنوع و خلاقیت پاسخ­های آن به موانع و محدودیت‌ها و همچنین بازنمود ویژگی‌های ساکنان آن است. تنوع این پاسخ‌ها را می­توان در معماری اورامانات دید ولی با توجه به دلایلی که گفته شد تنها وجه مطرح‌شده پلکانی بودن است که بسی جای تأسف دارد. ادبیات معماری خالی از اورامان است و انتظار دریایی از اطلاعات برای پی­ریزی مفهوم معماری کردی را می­کشد؛ اطلاعاتی که نتوان همچون مجموع اطلاعات تاریخ­نگاران مسلمان از قرن ۹ الی ۱۳ میلادی در جمله زیر خلاصه­اش کرد:

«در آثار اطلاعات جدی درباره معماری کردها وجود ندارد؛ تنها نوشته­اند که کردها از سنگ، آجر و آهک به‌عنوان مصالح ساختمانی استفاده کرده­اند.»