تاریخ: ۱۴۰۱/۵/۱۳
یادی از سرنوشت مشترک و فرجام تلخ دوقلوی به‌هم چسپیده ایرانی



دهم دی ماه 1352. شیراز، روستای لهراسب. زوج کشاورزی صاحب یک جفت دختر دوقلو با ظاهری عجیب و غریب می‌شوند. معلوم نیست در آن روزها در ذهن پدر و مادر این دو دختر چه می‌گذرد، به هر حال آن‌ها فرزندانشان را نمی‌خواهند و آن‌ها را در بیمارستان رها می‌کنند.

 
 
 

بهزیستی فیروزآباد سرپرستی آن‌ها را به عهده می‌گیرد و نام این دختران بدون شناسنامه را لاله و لادن می‌گذارد. لاله و لادن را بعد از مدتی به بیمارستان نمازی شیراز می‌برند. انتقال دوقلو‌های به‌هم چسبیده به بیمارستان کافی بود تا خبرنگاران این موضوع را سوژه اخبارشان کنند و مجله «اطلاعات هفتگی» در بیمارستان برای شروع سومین سال زندگی‌شان جشن تولد گرفت. لاله و لادن مشهور شدند و تصاویرشان به رسانه‌ها راه پیدا کرد.

 

 
 

  • خانواده جدید

در آن زمان خبر اولین دوقلوهای بهم چسبیده به عنوان پدیده‌ای نادر توجه همه را به خود جلب کرد. در این بین پزشکی جوان به نام «علیرضا صفائیان» با دیدن عکس این ٢ خواهر که در مجله جوانان چاپ شده بود، تصمیم گرفت آن‌ها را به فرزندخواندگی قبول کند. او از منشی‌اش خواست با دفتر مجله جوانان تماس بگیرد تا برای سرپرستی آن‌ها اقدام کند.

با حضور دادستان تهران، صفائیان متعهد شد که بعد از اینکه سرپرستی لاله و لادن را برعهده گرفت آن‌ها را برای درمان به خارج از کشور ببرد. صفائیات خودش ماجرای این دیدار را این‌گونه تعریف می‌کند: «من ۳۳ سال داشتم و کارم زیاد بود. با این حال، چون در ایران و خارج از کشور امکانات زیادی داشتم، تصمیم گرفتم سرپرستی آنها را قبول کنم و روند درمانی‌شان را با پزشکان آلمانی دنبال کنم. بردمشان قم پیش خمینی، ایشان بچه‌ها را بغل گرفتند، آنها شعری خواندند، ایشان خندیدند و گفتند: بروید پیش آقای بهشتی تا کارتان را راه بیندازند. رفتیم دادگاه و دو روزه شناسنامه لاله و لادن را به نام من و همسرم صادر کردند.»

 
 
 

پرونده‌های پزشکی و عکس‌های دوقلو‌های به‌هم چسبیده به آلمان ارسال شد تا این دو خواهر کوچک به امید عمل جداسازی با پدرخوانده و تیمی از خبرنگاران و پزشکان راهی این کشور شوند.

پای دوقلو‌ها که به آلمان رسید ورق ماجرا برگشت و امیدها برای عمل جداسازیشان کم شد. بعد از آزمایش‌های متعدد پزشکان آلمانی گفتند امکان جداسازی وجود ندارد و در صورت انجام این عمل لادن در همان لحظه اول و لاله ٣ ثانیه بعد به کام مرگ خواهند رفت.

 

  • لاله و لادن مستقل می‌شوند

سفر به آلمان فایده‌ایی نداشت و لاله و لادن به ایران بازگشتند. زندگی با همه سختی‌هایش دوباره شروع شد. آن‌ها در همه دوران کودکی تا جوانیشان سوژه رسانه‌ها بودند تا این‌که در ٢٠ سالگی بالاخره ردی از خانواده اصلی‌شان پیدا شد. دادالله بیژنی و همسرش که عکس فرزندانشان را در مجلات دیده بودند، به تهران آمدند و تصمیم گرفتند تا دخترانشان را به خانه خودشان بازگردانند.

لاله و لادن که در تمام این سال‌ها از وجود خانواده اصلی‌شان خبردار نشده بودند، تصمیم گرفتند تا از خانواده صفائیان جدا شوند؛ اما این به معنی بازگشت به خانه پدریشان نبود بلکه آن‌ها تصمیم گرفتند تا به صورت مستقل به زندگیشان ادامه دهند.

 

 
 

  • تحصیلات

لاله و لادن ٢ دختر با انگیزه و توانمند بودند و در کنار درس و تحصیلشان مهارت‌های زیادی را می‌آموختند. بعد از گرفتن دیپلم تصمیم گرفتند وارد دانشگاه شوند و ماجرای جالب این بود که بعد از شرکت در کنکور لاله رشته مدیریت شهر یزد و لادن رشته حسابداری شهر کرج قبول شد.

در حالی که امکان این‌که دو خواهر به‌هم چسبیده بتوانند در ٢ شهر مجزا به دانشگاه بروند وجود نداشت؛ پدرخوانده آن‌ها پا پیش گذاشت و موضوع دوباره رسانه‌ای شد. با دستور هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهوری وقت، لاله و لادن به دانشگاه تهران رفتند و در رشته حقوق مشغول به تحصیل شدند. آن‌ها در حین دوران تحصیل به رانندگی علاقه نشان دادند و در کلاس‌های تعلیم رانندگی شرکت کردند و به صورت جداگانه ٢ گواهینامه رانندگی گرفتند تا به صورت مشترک پشت فرمان خودرو بنشینند.

 
 
 

یادگیری زبان انگلیسی و آموزش کامپیوتر هم یکی دیگر از مهارت‌هایی بود که خواهران دوقلوی به‌هم چسبیده از پس آن‌ها به خوبی برآمدند. اما این همه ماجرا نبود چرا که لاله و لادن بعد از گرفتن مدرک لیسانس در پیچ و خم پیداکردن کار ناکام ماندند.

 

 
 

  • جدایی لاله از لادن

دهه سوم زندگی لاله و لادن به‌سرعت سپری می‌شد که آن‌ها دوباره به فکر عمل جداسازی افتادند. اگر چه در تمام این سال‌ها پزشکان زیادی به آن‌ها توصیه کرده بودند که امکان چنین عملی وجود ندارد، اما رنج روزگار آن‌ها را بین انتخاب مرگ و زندگی واقعی قرار داد. پروفسور سمیعی یکی از کسانی بود که بشدت با عمل جداسازی آن‌ها مخالفت کرد و معتقد بود که به دلیل رگ اصلی که در مغز لاله و لادن مشترک است، این عمل منجر به مرگ آن‌ها خواهد شد. اما لاله و لادن همچنان به این عمل اصرار داشتند و پرونده پزشکی‌شان را به کشور‌های مختلف فرستادند.

تا این‌که متوجه شدند مدتی قبل ٢ دوقلوی به‌هم چسبیده نپالی توسط پزشکی سنگاپوری تحت عمل جداسازی قرار گرفته‌اند و همین موضوع باعث شد تا تصمیمشان برای این عمل جدی‌تر شود؛ حتی به قیمت این‌که یکی از آن‌ها به نفع دیگری از بین برود.

 

 
 

  • اتاق عمل

٢٩ سال زمان گذشت تا با وجود مخالفت‌های زیادی که پزشکان و حتی پدرخوانده آن‌ها با عمل جراحی جداسازی داشتند، لاله و لادن عازم سنگاپور شدند تا به هر قیمتی از هم جدا شوند. آن‌ها قبل از عمل جراحی در جواب به این سوال که آیا عواقب تصمیمشان را می‌دادند؟ لبخند زدند و اعلام کردند که همه چیز را می‌دانند! تیم پزشکان بیمارستان رافلز متشکل از ٣٥ متخصص، ٥ جراح مغز و اعصاب، یک جراح عروق، ٦ متخصص جراح پلاستیک، ٨ رادیولوژیست که مجموعا ١٢٥ نفر کادر پزشکی تحت سرپرستی دکتر کیت گوا در میان مخالفت و تردید‌های جامعه پزشکان جهان مسئولیت عمل جراحی لاله و لادن را برعهده گرفتند.

عملی که قرار بود ٤ روز به طول بینجامد و ٣ راهکار برای آن پیشنهاد شده بود. روی تخت اتاق جراحی پزشکان عمل جداسازی مغز را آغاز کردند و این کار تا ٨٠‌درصد پیش رفت که ناگهان ورق برگشت و لادن به دلیل این‌که قدش بلند‌تر از لاله بود و سال‌ها فشار جمجمه را تحمل کرده بود، حالش رو به وخامت رفت.

هیچ‌کس نمی‌داند در اتاقی که ١٢٥ پزشک خارجی در آن حضور داشتند چه گذشت؛ اما بعد از ٥٠ ساعت عمل جراحی در حالی که همه مردم ایران منتظر خبری خوش از عمل جداسازی لاله و لادن بودند، خبر آمد که ابتدا لادن و چند دقیقه بعد لاله زیر تیغ جراحان جان سپردند و این پایان تلخ زندگی پر رنج، اما قهرمانانه دوقلو‌های افسانه‌ای ایران بود. حضور مردم در مراسم تشییع جنازه آنها به حدی بود که جاده لهراسب به فیروزآباد و ۳۰ کیلومتر از جاده فیروزآباد به شیراز مملو از اتومبیل‌های مردم بود.