تاریخ: ۱۴۰۱/۱۱/۵
تنهایی و چیزهایی که در مورد آن نمیدانیم
تنهایی احساسی‌ست که در برهه‌ای از زندگی، بسیاری از ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد تنهایی یک احساس پیچیده محسوب می‌شود که درک آن از طریق دیدگاه‌های مختلف فلسفی امکان‌پذیر است. هر فلسفه‌، دیدگاه متفاوتی در مورد نحوه‌ی مواجهه با تنهایی ارائه می‌دهد.
تنهایی احساسی‌ است که در برهه‌ای از زندگی، بسیاری از ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. این احساس شامل انزوا، جدایی و قطع ارتباط با دیگران است. احساس تنهایی می‌تواند با رخدادهای مختلفی مانند از دست دادن یک عزیز، نقل‌مکان به یک شهر جدید یا همزمان با پایان دادن به یک رابطه تحریک شود. «تنهایی» همچنین می‌تواند یک بیماری مزمن محسوب شود که ناشی از «اضطراب اجتماعی» یا «فقدان حمایت اجتماعی» است.
«تنهایی» چیست؟
«تنهایی» از آنجایی که می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر سلامت جسمی و روانی ما داشته باشد، تنها یک «حالت هیجانی» محسوب نمی‌شود. بر اساس تحقیقات، «تنهایی» با افزایش خطر افسردگی، اضطراب و حتی بیماری‌ قلبی مرتبط است. «تنهایی» همچنین می‌تواند مراقبت از خود را دشوار سازد و متعاقبا سلامت جسمانی ما را کاهش دهد. نظریه‌های فلسفی برای مقابله با تنهایی، علاوه بر ساز‌وکارهای عملی، می‌توانند نسبت به این احساس پیچیده بینشی عمیق‌تر ارائه دهند.
فلسفه و تنهایی
یکی از این نظریه‌ها، «فلسفه رواقی» است که تاکید می‌کند ما قادر به کنترل «رویدادهای بیرونی» نیستیم، اما در عوض می‌توانیم افکار و واکنش‌های خود را کنترل کنیم. بر اساس فلسفه‌ی رواقی‌گری، «تنهایی» بخشی طبیعی از زندگیِ ما محسوب می‌شود و باید آن را بپذیریم و هرگز به آن اجازه ندهیم که احساسات ما را تحت انقیادِ خود درآورد. باورِ رواقیون این است که به جای تلاش برای اجتناب یا از بین بردنِ تنهایی، باید بر پذیرش آن و یافتن معنا در آن تمرکز کرد. ما از این طریق می‌توانیم خود را از احساسات منفیِ برآمده از «تنهایی» دور سازیم و به احساس آرامش و رضایت دست یابیم.
از طرفی دیگر، «اگزیستانسیالیسم» فلسفه‌ای است که معتقد است زندگی بی‌معناست؛ مگر اینکه خودمان به آن معنا دهیم. بنابراین این فلسفه، بر اهمیت ایجاد معنا در زندگی تاکید دارد.
بر اساس عقیده‌ اگزیستانسیالیست‌ها، «تنهایی» بخشی اجتناب‌ناپذیر از تجربه‌ زیستیِ انسان است، اما با این وجود می‌تواند فرصتی برای رشد و خودشناسی نیز به حساب آید. اگزیستانسیالیست‌ها بر این باورند که ما از طریق پذیرشِ «تنهایی» و بهره‌گیری از آن به‌عنوان یک شتاب‌دهنده‌ در راستای پیشرفتِ شخصی، می‌توانیم به احساس ژرف‌تری از هدف‌مندی و کامیابی در زندگی دست یابیم.
نظریه‌ فلسفی دیگری که می‌تواند در زمینه‌ درکِ «تنهایی» راهگشا باشد، مفهوم بوداییِ «دوخا» است که غالبا به‌عنوان «رنج» ترجمه می‌شود. «دوخا» به همراه اَنیکا (ناپایداری) و اَناتا (نبود روح) یکی از سه نشانه‌ هستی در دین بودا است. «دوخا» رنج شدیدِ ناشی از فجایع، مصیبت‌ها، محنت‌ها، نگرانی‌های زندگی روزمره و تنهایی را دربرمی‌گیرد. تعلقاتی که «دوخا» را ایجاد می‌کنند، ممکن است دربرگیرنده‌ تجربه‌های لذت‌بخش، احساس آسایش و خوشی نیز باشند که همگی در معرض دگرگونی و نابودی‌ هستند.
از نظر بودیسم، تمامیِ اَشکال رنج، از جمله تنهایی، به خاطرِ دلبستگی به زندگی زودگذر و طبیعتِ ناپایدار است. دست شستن از این نوع دلبستگی‌ها و تقویتِ «ذهن‌آگاهی» و شفقت می‌تواند به کاهش رنج و یافتن آرامش درونی، حتی در مواجهه با تنهایی، کمک کند.
احساس تنهایی
در مجموع، «تنهایی» یک احساس پیچیده محسوب می‌شود که درک آن از طریق دیدگاه‌های مختلف فلسفی امکان‌پذیر است. هر فلسفه‌، دیدگاه متفاوتی در مورد نحوه‌ی مواجهه با تنهایی ارائه می‌دهد، اما تمام دیدگاه‌های فلسفی، بر اهمیت یافتن معنا و آرامش درونی تاکید می‌کنند. درحالی‌که سازوکار‌های عملی می‌توانند به ما در مقابله با تنهایی کمک کنند، اما درک و آگاهی از نظریه‌های بنیادین نیز می‌تواند به درک عمیق‌تر تنهایی و پذیرش احساسات منجر شوند.
چگونه می‌توانیم با «تنهایی» کنار بیاییم؟
در درجه‌ی اول، درک این نکته از اهمیت فراوانی برخوردار است که «تنهایی» یک احساس طبیعی است و دلیلی ندارد که بابت آن شرمسار باشید.
یکی از روش‌های کنار آمدن با احساس تنهایی، برقراری ارتباط با دیگران است. شما می‌توانید این کار را از طریق مجامع، نهادها و فعالیت‌های اجتماعی انجام دهید. پیوستن به گروهی از افراد که با شما علایق مشترک دارند، می‌تواند یک راهکار فوق‌العاده در راستای ملاقات با دوستان جدید و التیام احساس تنهایی باشد.
از روش‌های دیگر برای مقابله با «تنهایی» می‌توان به برقراری ارتباطِ مجدد با «دوستان قدیمی» و «اعضای خانواده» اشاره کرد.
فراموش نکنید که حتی یک تماس تلفنی یا پیامک ساده نیز می‌تواند به کاهش احساس تنهاییِ شما کمک کند.
همچنین «تمرین خودمراقبتی» می‌تواند مثمرثمر باشد. انجام فعالیت‌هایی که برای شما لذت‌بخش هستند، مانند مطالعه، ورزش یا گوش دادن به موسیقی، می‌تواند به شما کمک کند که توجه خود را از احساس تنهایی دور کنید. از تمرین‌های خودمراقبتی، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
    ورزش منظم انجام دهید. تنها سی دقیقه پیاده‌روی در روز می‌تواند تاثیرات شگفت‌انگیزی داشته باشد.
    وعده‌های غذایی سالم و منظم داشته باشید و به‌اندازه‌ی کافی آب مصرف کنید. (هیدراته بمانید)
    خواب کافی را در اولویت قرار دهید.
    یک فعالیت آرامش‌بخش را امتحان کنید.
     به تعیین اهداف و اولویت‌های خود بپردازید.
    قدردانی را تمرین کنید.
    روی تفکرات مثبت تمرکز کنید.
     با دیگران ارتباط برقرار کنید.
اگر احساس تنهاییِ شما به یک مشکل مزمن تبدیل شده است، شاید بهتر باشد در پی کمک‌های تخصصی باشید. یک درمانگر یا مشاور می‌تواند به شما کمک کند تا علل واقعی تنهایی خود را شناسایی و برطرف کنید. او می‌تواند با ارائه‌‌ی ابزارها و تکنیک‌هایی در راستای بهبود ارتباطات اجتماعی شما، بهزیستی عمومی را در اختیارتان قرار دهد.
در پایان، «تنهایی» احساسی است که بسیاری از ما را در مقاطع مختلف زندگی تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. باید توجه داشت که پذیرش و به رسمیت شناختنِ یک احساس، به جای تلاش برای سرکوب آن ضروری است. همان‌طور که اشاره شد، روش‌های مختلفی برای مقابله با تنهایی وجود دارد: برقراری ارتباط با دیگران، برقراری ارتباط مجدد با دوستان قدیمی و خانواده، تمرین خودمراقبتی و کمک‌های تخصصی.
به یاد داشته باشید که تنهایی امری طبیعی است و «کمک خواستن» هرگز جای خجالت و شرمساری ندارد. بهبودِ کیفیت زندگی، از طریق ابزار و پشتیبانی مناسب و فائق آمدن بر تنهایی محقق خواهد شد. همواره با خودتان مهربان باشید، قدم‌های کوچک بردارید و در راستای کمک خواستن، هیچ‌گونه تردید و تعللی نداشته باشید.
 
مرجع : نیک آرام