تاریخ: ۱۴۰۲/۲/۲۱
رفتار اعتیادی چیست ؟

کارِ روان‌درمانی تمرکز بر خودِ اعتیاد نیست، بلکه پرداختن به آن درد عاطفی‌ست که در درجه‌ی اول به «نیاز به رهایی» منتهی شده است.

«اعتیاد» فقدان آزادی است اعتیاد (به معنای وابستگی جسمی یا روانی به مصرف یک ماده یا انجام رفتاری خاص) می‌تواند یک وابستگیِ کورکورانه و برده‌وار به حساب آمده و اساسا نشان‌دهنده‌ی «فقدان آزادی» باشد.

پی بردن به این موضوع که چه زمانی رفتارهایمان اعتیادآور شده‌اند و تفکیک قائل شدن مابین «رفتارهای اعتیادآور» و  «انتخاب شیوه‌ی زندگی» می‌تواند یک تمرین ذهنیِ بسیار خوب باشد؛ به‌خصوص در ایام تعطیلات یا مناسبت‌های خاص.

 

برای گروهی از افراد، برخی از رفتارها ممکن است صرفا انتخاب‌هایی در راستای شیوه‌ی زندگی باشند، اما شاید همان رفتارها برای دیگری، ایجاد دردسر کند. بنابراین، چگونه می‌توان متوجه شد که آیا کاری که انجام می‌دهید مشکل‌ساز شده است یا اینکه غالبا نشانه‌ی سالم بودنِ سبک زندگی شماست؟

 

ابزارهای تشخیصی می‌توانند کارآمد باشند؛ اما فقط تا حدودی. برای مثال: «قمار» تنها اعتیاد «رسمی» محسوب می‌شود که در آیین‌نامه‌ی آماری-تشخیصیِ اختلالات روانی- (DSM) یک سند منتشرشده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا- ثبت شده است و «شرط‌بندی» به‌عنوان رفتاری در نظر گرفته شده است که به‌ تحقیقات بیشتری نیاز دارد.

 

بر اساس جدیدترین نسخه از آیین‌نامه‌ی DSM، در صورت وجود و تامینِ برخی از معیارهای تشخیصی خاص، «قمارِ مشکل‌ساز» را می‌توان به‌عنوان یک اختلال روانی در نظر گرفت. لازم به ذکر است که «قمار مشکل‌ساز» به قماری گفته می‌شود که برای شما یا خانواده‌تان مخرب یا مضر باشد یا زندگی روزمره‌ی شما را مختل سازد.

 

اما در مورد سایر رفتارها، مانند خرید کردن، استفاده از رسانه‌های اجتماعی، تماشای فیلم‌های پورن یا رفتن به باشگاه چه می‌توان گفت؟ چگونه می‌توانید متوجه شوید که چنین رفتارهایی در زندگی شما مشکل‌‌آفرین شده‌اند؟

 

چهار C اعتیاد

هنگامی که در پی درک این موضوع هستیم که آیا یک رفتار مشکل‌ساز شده است یا خیر، می‌توان به «چهار C اعتیاد» استناد کرد.

 

اجباری (Compulsive)

ممکن است رفتاری را در زمانی انجام دهید که برای آن برنامه‌ریزی نکرده‌اید یا با وجود اینکه هیچ‌گونه قصد و تعمدی در کار نبوده است، تقریبا تحت‌تاثیر آن رفتار قرار گرفته‌اید. برای مثال، شما قصد نداشته‌اید که به خرید بروید، اما ظاهرا و به‌طور پیش‌فرض از مغازه‌ها سر درآورده‌اید.

 

کنترل (Control)

زمانی که رفتارهای شما به «محدودیت‌ها» وابسته نباشند، این احتمال وجود دارد که کنترل خود را از دست بدهید. چنین اتفاقی ممکن است زمانی رخ دهد که یک فرد، رفتار خود را به‌ عنوان یک انتخاب سبک زندگی، توجیه کند در حالی که در واقع مشکلات فزاینده‌ای در راستای حفظ تعادل وجود دارد. یک مثال مرتبط می‌تواند «رفتن به کازینو» باشد؛ زیرا در درجه‌ی اول، این یک عمل اجتماعی و سرگرم‌کننده، به همراه دوستان یا همکاران، به حساب می‌آید. اما نتیجه آن است که شما زمان زیادی را در کازینو سپری می‌کنید و در نهایت بدهکار می‌شوید!

 

تداوم- با وجود پیامدهای منفی- (Continuation)

هنگامی که انواعِ پیامدهای منفی، به‌طور فزآینده‌ای در زندگی شما پدیدار می‌شوند، دیگر نمی‌توان یک رفتار را «سرگرم‌کننده» دانست. برای مثال، آیا ممکن است عادت به تماشای پورن، منجر به مشکلات جنسی در زندگی واقعی و آسیب دیدن رابطه‌ی شما شود؟ برخوردار بودن از یک نگرشِ پیشرو نسبت به تمایلات جنسی و داشتن یک سبک زندگیِ عاری از «خویشتن‌داری محتاطانه» یک چیز است، اما اگر رابطه‌ی شما، به‌واسطه‌ی چنین رفتارهایی با خطر مواجه شده باشد، دیگر وقت آن رسیده است که سرگرمی‌های مذکور متوفف شوند.

 

ولع یا وسواس فکری (Craving)

«ولع» اصطلاحی است که معمولا با «اعتیادِ شیمیایی» مرتبط است؛ با این وجود، «ولع» ممکن است نشانگر برخی از رفتارهای خاص باشد که نوعی «تکانش‌گری» و «اضطرار منفی» به حساب می‌آیند. آیا قادر هستید آن دسته از احساساتی را که در لحظه‌ی حال تجربه می‌کنید، تحمل کنید؟ یا اینکه باید از این مغازه به آن مغازه بروید و تا می‌توانید ولخرجی کنید؟!

 

 

«ذهن‌آگاهی» را می‌توان اینگونه تعریف کرد: «توجه به لحظه‌ی حال با شیوه‌ای عاری از قضاوت.»

«رفتار اعتیاد‌آور» نسبت به «ذهن‌آگاهی» تفاوت‌های عمده‌ای دارد. «اضطرار منفی» می‌تواند یک فرآیند اعتیادآور باشد که به‌واسطه‌ی فرار از تجربه‌ی احساسات دشوار پدید می‌آید. وجودِ این نقص در تواناییِ «خودکنترلی»، به جای اینکه نمایانگرِ «انتخاب‌های شیوه‌ی زندگی» باشد، می‌تواند مشخص کند که رفتارها چه زمانی ممکن است مشکل‌ساز شده باشند.

 

کمک خواستن در خصوص رفتارهای مشکل‌ساز

توجیه کردن یا دلیل‌تراشی می‌تواند از ویژگی‌های افرادی باشد که با «اعتیادهای رفتاری» زندگی می‌کنند. همواره توضیح و توجیهی برای رفتارهای افراط‌آمیز وجود دارد. اثرات ظاهریِ «اعتیادهای رفتاری» ممکن است نسبت به ظاهر آشکارترِ یک فرد معتاد به مواد مخدر یا الکل، چندان واضح نباشد و از دید پنهان بماند؛ اما «تعارض درونی» می‌تواند به همان شدت باشد.

با این حال، چنین افرادی می‌توانند در برابر تغییر، از خود مقاومت نشان دهند و تنها در شرایطی ممکن است به دنبال کمکِ بیرونی باشند که احساس کنند در مخمصه افتاده‌‌اند. آن موقع، دیگر ممکن است فرد با بدهکاریِ روزافزون، از دست دادن شغل، پایان رابطه، تنهایی، ناتوانی جسمانی و افزایشِ درماندگی عاطفی مواجه شده باشد.

 

گفتگو با یک درمانگر می‌تواند‌ شروعِ مسیری باشد تا شما از طریق واکاویِ رفتارهای خود متوجه شوید که آیا آن‌ها در خدمت منافعِ بهتر شما هستند یا خیر؟ آیا ممکن است تمایل داشته باشید که حیاتِ خود را متحول کنید و به شیوه‌ای دیگر زندگی کنید؟

 

فراموش نکنید که «اعتیاد» (به معنای وابستگی جسمی یا روانی به مصرف یک ماده یا انجام رفتاری خاص) می‌تواند یک وابستگیِ کورکورانه و برده‌وار به حساب آمده و اساسا نشان‌دهنده‌ «فقدان آزادی» باشد. «رویارویی با شرم» می‌تواند راهکاری در جهت بازنگریِ تصمیمات زندگی شما محسوب شود. این در حالی‌ست که زخم‌های قدیمی- از طریق روان‌کاوی- قابل ‌بررسی هستند و می‌توان آن‌ها را التیام بخشید. گاهی اوقات، کارِ روان‌درمانی تمرکز بر خودِ اعتیاد نیست، بلکه پرداختن به آن درد عاطفی‌ست که در درجه‌ی اول به «نیاز به رهایی» منتهی شده است.