تاریخ: ۱۴۰۲/۸/۱۴
تاثیر مستقیم خیانت والدین روی فرزندان
نوجوانانی که از روابط خیانت آمیز والدین آگاه می شوند، غالبا در زمینه شکل دادن به هویت مطلوب با مشکلات متعددی مواجه می شوند. این گروه از نوجوانان روابط صمیمانه را سرشار از ناامنی و بی اعتمادی دانسته و بر اساس همین ادراک، پیش نویس روابط آینده خود را نیز ترسیم می کنند.
خیانت همیشه با آسیب های بزرگ برای تک تک افراد در نهاد خانواده همراه است. آگاهی از آن می تواند طرف مقابل را دچار علائم جسمانی و روانی قابل توجهی از جمله بی قراری، خشم، ناراحتی، تپش قلب، مشکلات خواب، اضطراب، افسردگی و پوچی کند. وقوع خیانت و آگاه شدن از آن نه تنها روابط زوجین را مخدوش می کند بلکه می تواند پایه های اساسی اعتماد و احساس امنیت در کودکان را نیز به شدت تخریب کند.
این مسئله می تواند با توجه به سن فرزند تاثیرات متفاوتی را ایجاد کند. برای مثال فرزندان تا قبل از تجربه بلوغ، ممکن است به شدت در خود فرو رفته یا پرخاشگر شوند. بی اشتهایی، بدغذایی، افت تحصیلی، کج خلقی، ناخن جویدن، شب ادراری و کابوس های شبانه از جمله دیگر علائمی است که این کودکان از خود بروز می دهند.
ممکن است کودک علائمی از جمله بی اشتهایی عصبی یا بیماری‌های روان تنی را نیز بروز دهد. نوجوانان نیز در این شرایط واکنش های توام با پرخاشگری و مشکلات متعدد سازگاری را بروز می دهند و گیج و آشفته می شوند.
 
نوجوانان و ایجاد بحران‌های اخلاقی
می‌توان گفت مهم ترین مسئله قابل طرح برای زندگی یک نوجوان، هویت یابی است.
نوجوانانی که از روابط خیانت آمیز والدین آگاه می شوند، غالبا در زمینه شکل دادن به هویت مطلوب با مشکلات متعددی مواجه می شوند. این گروه از نوجوانان روابط صمیمانه را سرشار از ناامنی و بی اعتمادی دانسته و بر اساس همین ادراک، پیش نویس روابط آینده خود را نیز ترسیم می کنند. بر اساس مطالعات، این گروه از نوجوانان با احتمال بیشتری ممکن است دست به بزهکاری و رفتارهای پرخاشگرانه بزنند و بیشتر از سایر همسالان خود در معرض بحران های اخلاقی قرار دارند. در واقع توفان خشم فرزندان از طریق خیانت راه اندازی می شود. آگاهی فرزندان از خیانت والدین می تواند منجر به تجربه بالاترین سطوح خشم در فرزندان شود.
 
تاثیر بر ویژگی های شخصیتی کودک
از نظر مشاوران نباید تاثیر خیانت والدین بر کودک را نادیده گرفت. در این شرایط ممکن است کودک یا نوجوان با توجه به ویژگی‌های شخصیتی خود و ساختار خانواده، روش‌های متفاوتی را برای ابراز خشم انتخاب کند. مثلا در صورتی که جو خانواده بسته و والدمحور باشد، فرزندان با احتمال بیشتری خشم را به خودشان معطوف می‌کنند.
در این حالت نشانه هایی از جمله ساکت بودن، انزوا و در خود فرورفتگی، بدغذایی و بی اشتهایی عصبی بروز می کند که نشانه های خشم معطوف به خود است.
همچنین در خانواده های فرزندسالار، ممکن است کودک بتواند عواطف خود را راحت تر بروز دهد.
در این شرایط والدین شاهد حملات خشم، پرخاشگری و انواع مشکلات رفتاری خواهند بود که نشانه نارضایتی فرزند از وضع موجود است و می‌تواند تبعات بین فردی زیادی را در محیط های مختلف به ویژه خانه و مدرسه به دنبال داشته باشد.
 
مرجع : شرق