تاریخ: ۱۴۰۲/۱۲/۹
آیا آینده آینه گذشته است ؟
وقتی افراد در شرایط سخت و پیچیده قرار می گیرند، از هر گونه اختلال و انحرافی استقبال می کنند تا از این شرایط بیرون بیایند. کسی که می خواهد به تغییر طرف مقابلش کمک کند، باید تلاش کند او را در مسیر نگه دارد و نگذارد که منحرف شود.
همچنین دو انحراف «سرزنش کردن دیگران» و «انتقاد از خود» هم ممکن رخ دهد اما انحراف دیگری هم رخ میدهد انحراف سوم و روش های مقابله با این انحراف ها می پردازیم.
ترس از اینکه آینده آینه گذشته است
یک شکل زیرپوستی و بسیار متداول از خودانتقادی، زمانی است که افراد از تکرار گذشته خود امتناع می کنند - زمانی که تصور می کنند عملکرد گذشته آنها به طور تغییرناپذیری مشخص کننده عملکرد آینده آنهاست.
طبق این تفکر، اگر من همیشه در یک موقعیت خاص عصبانی می شوم، این اتفاق قرار است از این به بعد هم بیفتد.
چنین تعاریفی از خود، وقتی اتفاق می افتد که افراد با سختگیری خودشان را توصیف می کنند؛ به گذشته نگاه می کنند و فقط بر شکست هایشان متمرکز می شوند؛ اقداماتشان را با روش های «ایده آل» رفتاری مقایسه می کنند؛ و اقدامات آینده را که با تصویری که از خودشان دارد در تناقض است به سرعت کنار می گذارند.
این افراد وقتی تصور می کنند که قرار است ترفیع بگیرند، قرار است صبح ها 30 دقیقه زودتر بیدار شوند تا ورزش کنند، یا قرار است هدایت یک تیم پروژه را بر عهده بگیرند، با خودشان می گویند «این من نیستم».
بار دیگر، تاکید می کنیم که هنگام گفت وگو با این افراد، وارد بحث و جدل نشوید و در دام تلاش برای تغییر یک ویژگی که از نظر خودشان غیرقابل تغییر است، نیفتید و چارچوب را از مشکل (من هیچ وقت تغییر نخواهم کرد) به فرصت (اگر قرار است تغییری رخ دهد، چه شکلی خواهد بود) تبدیل کنید.
 
نحوه غلبه بر انحراف ها: جسارت احساسی
جادوی مرحله فرصت در فرآیند چهار اقدام (دوست و متحد، دستاورد، فرصت و برنامه) این است که ذهنیت منفی یا دفاعی یا متمرکز بر مشکل طرف صحبتتان را به یک ذهنیت مثبت، اکتشافی و متمرکز بر فرصت تبدیل کنید - که یعنی خودتان هم باید رویکرد ذهنی مثبتی برای هدایت دیگران داشته باشید.
به همین دلیل است که باید قبل از هر گونه درگیر شدن در بحث، ناامیدی، عصبانیت یا ناراحتی خود را کنار بگذارید. ذهنیت منفی خود شما، فقط وسواس تدافعی، غیرخلاقانه و شکننده فرد مقابل نسبت به مشکل را تقویت می کند.
مطمئنا، نمی توانید به احساسات منفی دستور بدهید که خاموش شوند.
تظاهر به اینکه چنین احساساتی وجود ندارند، کارساز نیست.
سرکوب کردن این احساسات باعث محو شدنشان نمی شود؛ بلکه برعکس، تقویتشان می کند.
تنها راهی که پیش روی شماست این است که این احساسات را تمام و کمال حس کنید، تصدیق کنید، و آن را به دغدغه ای برای طرف گفت وگویتان، برای یک دستاورد مثبت تبدیل کنید.
این مرحله، به خاطر تمام آن جسارت احساسی که به خرج داده اید نتیجه بخش است، چون برای حرکت به سوی چارچوب ذهنی فرصت زایی، فضا ایجاد می کند.