تاریخ: ۱۴۰۴/۶/۲۳
خوشا به حال ملتی که فرهنگ مصرف دارد

وضع آبی کشوربه مرز بحران رسیده و صدهای شهر با تنش آبی مواجه است، سطح آب سدهای کشور به پایین ترین حد رسیده و سهم آب شرب در برخی روستاهای کشور فقط یک تانکر در هفته است و...

اینها برخی از خبرهای است که این روزها به دفعات در رسانه ها و جراید مختلف اعلام و منتشر میشود.

بحران بیخ گوش ماست، اما گوشمان به این هشدارها بدهکار نیست؛ چون هنوز این شیلنگهای با فشار اب زیاد است که حیاط خانه ها و پیاده روها را میشوید و اب شیرین را راهی جوی فاضلاب میکند. چون هنوز در تمام مدت ظرف شستن یا شست و شوی دست و صورت، شیر اب تا اخرین حد ممکن باز است و حمام کردن مساوی است با ده ها دقیقه زیر دوش ایستادن و هدر دادن اب میگویند باید فرهنگ سازی کرد، اما فرهنگمان انگار تغیرناپذیر است، شاید به این دلیل که مصرف هرچه بیشتر را نوعی ژست و نشانه دارندگی میدانیم، اما واقعیت این است که دیگر نداریم. ابی دیگر پشت سدها نیست و چاه ها یکی یکی در حال خشک شدن است، پس فرهنگمان هم باید تغیر کند، فرهنگی که بومی این سرزمین نیست، زیرا ما مردم قناعتیم، نه مصرف زده. بازار کشورمان که به روی اجناس خارجی باز شد و مصرف و استفاده هرچه بیشتر کالاهای خارجی مد و رایج شد، دیوی به نام مصرف گرایی آمد و نشست کنج خانه تک تکمان؛ همان فرهنگی که میگفت مصرف هرچه بیشتر، بهتر، باکلاس تر، با شخصیت تر و فرهنگ مصرف گرایی حتی آب و نان مان را هم نشانه گرفت تا نانی که آن را برکت خدا میدانستیم و روزگاری با بوسه از روی زمین برمیداشتیم، سبد سبد روانه سطل زباله شود و آبی که آن را با زحمت از قنات می کشیدیم و مایه حیات میدانستیم، براحتی الوده و روانه چاه های فاضلاب شود. حالا هم هنوز دیر نشده و میتوان با رجوع دوباره به فرهنگ اصیل اجداد و نیاکان، به فرهنگ قناعت، به جنگ باغول اسراف و مصرف گرایی رفت. هنوز هم مثل گذشته با اب و جارو، حیاط و کوچه تمیز کرد و لذت سرفه جویی را با بوی خوش خاک خیس خورده امیخت و در عمق جان فرو ریخت. بهتر است این گونه باشد، زیرا در غیر این صورت تحمیل و اجبار تنها راه پیش روی مسئولان خواهد بود.

راه اندازی پلیس آب

اگ رروزی پلیس اب با هدف جلوگیری از مصرف بی رویه در کشور راه‌اندازی شود، جرایم آن طعم تلخ بی ابی را در کام ما تلخ تر و گزنده تر خواهد شد.