تاریخ: ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
سایه ترس سگ های بلاصاحب بر سر شهروندان مهاباد

ابراهیم قربانی- دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی، مدرس دانشگاه

 

بدون شک آغاز زندگی یکجا نشینی که از آن به عنوان انقلابی مهم در زندگانی بشر یاد می شود همراه با تغییر و تحولاتی شگرف در شیوه و سبک زندگی، ارتباط و تعامل انسان ها با همدیگر و حتی رفتار و برخورد با حیوانات و گونه های مختلف جانوری بوده که خود این مساله علاوه بر مزیت های متعدد دارای نقاط ضعفی هم بوده که امروزه در جوامع  گوناگون مشاهده می شود.

واضح است انسان در زندگی اجتماعی خواسته ها و نیازهای مختلفی دارد که برخی از آنها را خود برآورد می سازد و برخی دیگر را مطابق قرارداد اجتماعی دولت و مسئولان باید برایش فراهم نمایند. یکی از آن مسایل امنیت و آسایش است که در محل زندگی خویش باید داشته باشد. در واقع دولت تمام توان خویش را بکار می گیرد تا از طریق مسئولان و عوامل اجرایی بتواند چنین مساله ای را ایجاد نماید و شهروندان بتوانند بدون هیچ دغدغه ای در قلمرو و محدوده شهر آزادانه و بدون ترس و واهمه زندگی و تردد نمایند و هیچ خطری حتی بطور ضمنی آنها را تهدید ننماید و چنانچه شهروندان به صراحت ترس خویش را نسبت به موضوعی به زبان بیاورند براساس قانون وظیفه ذاتی مسئولان ذیربط است که فورا مطابق قوانین عمل نمایند تا سایه ترس از سر شهروندان برداشته شود.

مساله ای که چندین وقت است صدای اعتراضات شهروندان را از طرق مختلف درآورده است، وجود و پرسه گله ای سگ های بلاصاحب در اقصی نقاط شهر می باشد که این مساله جدای از اینکه می تواند سلامت بهداشتی جامعه را به خطر بیندازد، تهدید جدی برای سلامت جسم و جان انسان ها هم به حساب می آیند.

 چند سالی است در سایه خلق و تولد انواع نرم افزارها و توسعه شبکه های مجازی، موج حمایت از حیوانات و توجه به گونه های دیگر حیات، در کشورمان راه افتاده است که جدای از تمامی مباحث آسیب شناسی، اتفاق مبارکی است. اما حمایت از حقوق حیوانات تا چه حد و مرزی باید باشد؟ آیا صرفاً حمایت آن است که آنها را نکشیم؟ شکار نکنیم؟ و یا اینکه حقوق انسان را به خاطر آن نادیده بگیریم؟ و ...

به هر حال مساله حمایت از حقوق حیوانات جزو امور بدیهی است و کمتر کسی را می توان یافت که مخالف اجرای قوانین حمایتی از حیوانات باشد، اما این مساله نباید به اندازه ای باشد که سلامت روانی، جسمانی و حتی جانی انسانها را به مخاطره بیندازد و لذا منطقی است هر جایی مصلحت حفظ حقوق بشر در میان باشد با رعایت همه جوانب باید از آن پاسداری کرد. امروزه  وجود سگ ها در داخل شهر جدای از اینکه می توانند ناقل انواع بیماری ها باشند، آرامش را از شهروندان سلب نموده اند و هر لحظه امکان صدمه زدن آنها به همشهریان دور از ذهن نیست و اگر چنین اتفاقی حادث شود آن وقت این سوال در ذهن شکل می گیرد که چه شخصی  باید پاسخگو باشد؟ یا کدام سازمان، نهاد یا اداره ضامن است؟ و مهمتر اینکه اگر خدای ناکرده حمله این سگ­ها حادثه ای مثل حادثه شهر اسفرورین از توابع تاکستان که در آن سگ­ های بلاصاحب به «آتنا» دختر 2ساله ای حمله کردند و مرگ وی را جلوی چشمان مادرش رقم زدند، بوجود آورند، می توان با حضور در مراسم تشییع، مجلس ترحیم، نصب بنر تسلیت و داغدار بودن، پرداخت دیه و ... جبران مافات کرد؟

قطعاً اتفاق چنین مساله ای خاطرات تلخی را برای همه شهروندان  بوجود خواهد آورد و این مساله هم با روش مذکور فوق جبران نخواهد شد و یقیناً از لحاظ قانونی هم می توان بر علیه نهادها و اشخاص مسئول طرح دعوا نمود و دستگاه عدالت کیفری هم با نهایت دقت به دفاع از حقوق شهروندان خواهد پرداخت و شخص مسئول را مطابق قانون مجازات می کند و اینگونه نیست که شهرداری خود را مبری بداند و بار مسئولیت را به دوش سازمان حفاظت از محیط زیست (اداره حفاظت از محیط زیست) یا دامپزشکی بندازد و یا بالعکس آنها این کار را انجام بدهند. بدون شک آنچه قانون اهم محسوب می شود حفظ جسم و جان شهروندان در مقابل رعایت حقوق حیوانات می باشد. البته با اثبات ضرورت آن، که قطعاً در این موضوع کفه ترازو به نفع شهروندان سنگینی خواهد کرد و متخلفان و مسئولانی که در این خصوص کوتاهی کرده اند، مجازات می شوند.

به همین جهت، ادارات و سازمان های مربوطه برای پیشگیری از رخداد حوادث ناگوار باید نسبت به ساماندهی این سگ ها با استفاده از نظرات کارشناسان امر و حامیان و مدافعان حقوق حیوانات، اقدام نمایند تا هم زیبایی سیمای شهرمان ماندگار باشد و هم همه ما شهروندان در آرامش و آسایش کامل باشیم.