تاريخ: ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۳ شهريور ساعت ۱۹:۰ بازدید: 1265      نظرات: 0      کد مطلب: 20475

با نوجوان‌ سلبریتی‌زده‌مان چه کنیم؟


تحقیقات نشان می‌دهد سلبریتی‌ها خودآگاه و یا ناخودآگاه اعمال و رفتار و حتی شکل و ظاهرشان تاثیرات زیادی روی نوجوانان دارد. اما چرا این موضوع مهم است؟

بدون تعارف، این روزها بسیاری از سلبریتی ها با زندگی سرتاسر پوشالی و ساختگی شان در فضای مجازی افسار زندگی نوجوان های مان در زندگی حقیقی را به دست گرفته‌اند. اوضاع به سمتی پیش می‌رود که برخی از این نوجوان‌ها به تقلید بی سر و صدا از آن ها رضایت نمی‌دهند و در پارک ها و خیابان ها اقدام به تولید محتوا با ظاهر و لحنی شبیه به همان سلبریتی ناهنجار می‌کنند. اما ریشه و دلیل این رفتارها کجاست؟

 تاثیر سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها روی سبک زندگی و علایق و سلایق نوجوان‌ها و جوان‌ها در سراسر جهان غیرقابل انکار است. آنها حتی می‌توانند روی زندگی کسانی که دنبالشان نمی‌کنند تاثیر بگذارند. این تاثیر پذیری می‌تواند روی نحوه نگرش نوجوانان نسبت به خودشان و جهان پیراموشان تغییرات جدی ایجاد کند. به طوری که حتی آنها نسبت به بدن‌ و اندام و صورتشان دودل شوند. بنابراین تاثیر رفتار افراد مشهور اهمیت بسیاری دارد و نوجوان‌ها در این موضوع نیاز با راهنمایی دارند. 

 

جایزه زیبایی به جای جایزه صلح

تحقیقات نشان می‌دهد تصویر ذهنی نوجوانان از بدن‌شان توسط عوامل زیادی مثل دوستان، خانواده و محل زندگی و حتی پیشینه فرهنگی آن‌ها شکل می‌گیرد اما با این حال تصاویر افراد مشهور تاثیر عمیقی روی این تصور و نگرش دارد. یک نظر‌سنجی نشان داد 80درصد از دختران نوجوان ظاهر خود را با تصاویر افراد مشهور مقایسه می‌کنند و نیمی از آن‌ها تحت‌تاثیر تصاویری که از افراد مشهور می‌بینند ظاهر خودشان را دوست ندارند و از آن ناراضی هستند. یکی از دغدغه‌های اصلی نوجوانان به خصوص دختران ظاهر آنهاست که وقتی نسبت به خودشان حس خوبی ندارند باقی توانایی‌هایشان را ممکن است نادیده بگیرند و از این بابت در زندگی احساس شکست می‌کنند. «لیزا بلوم» نویسنده آمریکایی می‌گوید 25درصد زنان جوان آمریکایی ترجیح می‌دهند به جای اینکه جایزه صلح نوبل ببرند، جایزه مدل برتر آمریکا را تصاحب کنند.

 

وقتی لاغری افراطی یک ارزش می‌شود!

نوجوانانی که تحت‌تاثیر ظاهر سلبریتی‌ها و افراد مشهور قرار می‌گیرند و از بدن خود احساس نارضایتی می‌‌کنند با چالش‌های سلامت روان مانند اختلالات در خوردن، افسردگی و یا حتی اعتماد به نفس پایین روبرو می‌شوند. مطالعات نشان می‌دهد که زنان جوانی که اغلب در رسانه‌ها با تصاویر غیرواقعی از «ایده‌آل لاغری» روبرو هستند و آنها را به عنوان الگوی خود در لاغری در نظر دارند، احتمال بیشتری دارد که علائم اختلال غذا خوردن را نشان دهند. علاوه بر این، مؤسسه تحقیقاتی Girl Scouts دریافته که تقریباً نیمی از دختران 13 تا 17 ساله آرزو می‌کنند که مانند مدل‌های مجلات مد لاغر باشند.

سلبریتی‌ها زمانی که درباره رژیم غذایی افراطی خود صحبت می‌کنند می‌توانند روی افراد مبتلا به اختلالات خوردن تاثیر داشته باشند. در واقع آن‌ها گاهی نقش چیزی را بازی می‌کنند و یا حرفهایی درباره خودشان می‌زنند که واقعیت ندارد. «کیم کارداشیان» مدل و یک شخصیت تلویزیونی در آمریکا از کسی که به او گفته بود «بی‌اشتها به نظر می‌رسد» تشکر و قدردانی کرد. خبرگزاری‌های مختلفی به این رفتار کارداشیان واکنش نشان دادند. چون یک سلبریتی مشهور که داشت اختلال بی‌اشتهایی را تایید می‌کرد. همچنین بسیار دیده شده که سلبریتی‌ها مصرف محصولات ناسالمی که موجب سرکوب اشتها می‌شود را تایید می‌کنند و همین دارد یک الگوی غلط به جامعه نوجوان می‌دهد. از طرفی او دارد با برخوردش به نوجوانان نشان می‌دهد که لاغر به نظر رسیدن برای شما یک ارزش است. این یک پیام بسیار سطحی و نا امید‌کننده است و برای کسانی که از اختلالات غذایی تهدید‌کننده در زندگی رنج می برند حتی می‌تواند کشنده باشد. البته این فقط دختران نوجوان نیستند که تحت تأثیر قرار می گیرند. تحقیقات نشان می‌دهد که مردان جوان نیز در نتیجه تماشای تصاویر رسانه ها دچار نارضایتی از بدن خود و افسردگی می شوند. و این نارضایتی از بدن می تواند منجر به ورزش ناسالم و بیش از حد در بین پسران نوجوان شود.

 

هر حرکت یک سلبریتی می‌تواند مهم باشد

سلبریتی می‌تواند با کوچک‌ترین عکسی که از خودش منتشر می‌کند و یا از او درز می‌کند روی جمع کثیری از نوجوانان تاثیر بگذارد. به گونه‌ای که ْآن‌‌ها تلاش می‌کنند حتی استایل عکس آن‌ها را تقلید کنند و شکل آن‌ها لباس بپوشند و رفتار کنند. از همین رو وقتی سلبریتی در یک عکس با سیگار دیده می‌شود به طور ناخودآگاه جمع زیادی از دنباله‌کنندگانی که دوست دارند مانند او رفتار کنند را به سیگار تشویق می‌کند. به عنوان مثال، یک مطالعه در دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبورگ، نوجوانانی را بررسی نمود که اغلب به موسیقی گوش می‌دادند که در آن اشاراتی به ماری جوانا شده است.آنها دریافتند که این نوجوانان بیشتر از نوجوانانی که کمتر در معرض چنین اشعاری قرار دارند، از مواد مخدر استفاده می کنند.

 

سلبریتی می‌تواند به کاهش باورهای منفی و افزایش باورهای مثبت کمک کند

وقتی سلبریتی از مشکلاتی که پشت سرگذاشته حرف می‌زند و یا درباره ترس‌ها و ابهاماتی که برایش پیش آمده با طرفدارانش صادقانه برخورد می‌کند می‌تواند اثرات مثبتی روی آن‌ها داشته باشد. «دمی لواتو» خواننده و آهنگساز آمریکایی بعد از مصرف بیش از حد مواد‌مخدر و پیش از دوره بازپروری یه آهنگ به نام «saber» منتشر کرد که الهام بخش جوانان سراسر آمریکا در مورد سوءمصرف مواد مخدر و چالش‌های آن شد. سلبریتی‌ها می‌توانند به جای آنکه آسیب‌های اجتماعی که به آن مبتلا می‌شوند را ترویج و تبلیغ کنند به شکل برعکس نماد مبارزه با آن آسیب شوند و هم خودشان از آن خلاص شوند و هم الهام‌بخش طرفدارانشان باشند و به روند بهبود آسیب‌های اجتماعی کمک کنند و به جای یک فرد صرفا مشهور در زمینه‌های مختلف تبدیل به یک قهرمان شود.

 

چرا نوجوان‌های امروز به جای ابرقهرمان سلبریتی‌ها را دوست دارند؟

نوجوانان سلبریتی‌ها را دوست دارند. این حرف غیرقابل انکار است. آن‌ها حتی تلاش می‌کنند کوچکترین رفتارها و حرکات سلبریتی مورد‌علاقه‌شان را تکرار کنند. فیلم‌ها و کتاب‌های موردعلاقه سلبریتی را می‌بینند و می‌خوانند و حتی تلاش می‌کنند غذای موردعلاقه‌اش را دوست داشته باشند. برای بسیاری از والدین این سوال پیش می‌آید که یک سلبریتی مگر چه چیزی دارد که فرزندشان او را دوست دارد و تلاش می‌کند از آن الگو بگیرد. حتی در سطح بالاتر یک سلبریتی که خودش با افسردگی و اضطراب و اختلالات مختلف روبروست چه چیزی می‌تواند بیاموزد.

 

نکته جالب درباره سلبریتی‌ها این است که وقتی یک نوجوانان از چالش‌های یک سلبریتی مطلع می‌شوند واقعا ناراحت می‌شوند. بارها پیش آمده که سلبریتی داستان‌های خود را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته و با مخاطبانش درد دل کرده‌است و مخاطبان با پیام‌های زیادی به دل‌داری داده‌اند و او را حمایت کرده‌اند. این موضوع نه تنها او را از چشم مخاطبانش نینداخته بلکه او را محبوبتر و قوی‌تر جلوه داده‌است چون در دنیای امروز نوجوان‌ها دنبال ابر قهرمان‌های شکست‌ناپذیر خیالی نیستند. بلکه کسانی را الگو قرار می‌دهند که زندگی‌شان مثل زندگی آدم‌های واقعی بالا و پایین و تاریک و روشن داشته باشد و بتوانند با آن‌ها ارتباط احساسی عمیق برقرار کنند.

 

اما در این ارتباط وبگاه شیعه نیوز دکتر مجید صفاری نیا روان‌شناس و رییس انجمن روان‌شناسی اجتماعی ایران در این گفتگو به این سوال پاسخ می‌دهند.

هرچه جنجالی‌ترو معروف‌تر بهتر؛ این قانون نانوشته این روزهای جامعه و البته فضای مجازی برای سلبریتی‌ شدن و افرادی است که بدون هیچ دستاوردی، نامشان بر سر زبان‌ها افتاده است. افرادی که شاید نهایت هنرشان، ظاهر سرتا پا گرانقیمت و مارک‌دارشان باشد که می‌تواند دل هر نوجوانی را بلرزاند و رویای شبیه به آن‌ها شدن را در سرش بپروراند. اما چه می‌شود که نوجوان‌ها و جوان‌هایمان تا به این اندازه غرق در سبک زندگی اصطلاحا سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرهایی با زندگی پوشالی می‌شوند؟ شاید چون قهرمان بهتری به آن‌ها معرفی نکرده‌ایم. این را دکتر مجید صفاری‌نیا، روانشناس و رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران می‌گوید که معتقد است هنوز برای تغییر این رویه وقت داریم.

 

آقای دکتر در چند سال گذشته به خودمان که آمدیم نوجوان‌ها و جوان‌هایمان را غرق در رویای زندگی مشابه با سلبریتی ها دیدیم .آن ها عکس سلبریتی‌ها را بر در و دیوار اتاقشان زده‌اند و از مخاطبان پرو پاقرص صفحه‌شان در شبکه‌های اجتماعی هستند؛ چه شد که به اینجا رسیدیم؟

این موضوع عجیبی نیست و اتفاقی است که در همه دنیا رخ می‌دهد؛ اما موضوع مهم این است که این سلبریتی‌ها چه کسانی هستند که حالا تبدیل به الگوی فرزندان ما شده‌اند. در واقع واژه سلبریتی به معنای ستاره یا کسی که در یک رشته خاص مانند ورزش، موسیقی، بازیگری، طراحی و ... شاخص است و عده‌ای به او علاقه مند هستند و دوستش دارند. البته که در تعریف سلبریتی امروز، بهتر است به دو واژه دیگر یعنی قهرمان و اینفلوئنسرها هم اشاره کنیم؛ اینفلوئنسرهایی که می‌توانند تاثیرگذار و الهام‌بخش باشند.

 

این دسته از نوظهورترین نوع سلبریتی‌ها هستند؟

دقیقا همین‌طور است؛ چرا که این افراد در ایران ده سال پیش وجود نداشتند اما امروز زمزمه کلام بسیاری از نوجوان‌ها شده‌اند.

بسیاری از والدین از این که نوجوانان شان سلبریتی هایی با سبک زندگی نا مناسب را دنبال می کنند و مدام به دنبال محتوای جدید از آن ها در اینترنت هستند شکایت دارند.چرا فردی که تا به این اندازه ناهنجار است ناگهان افسار زندگی نوجوان یک خانواده را به دست می گیرد و آرزو می کند کاش بتواند حتی یک روز شبیه او زندگی کند؟

بدیهی است که جامعه‌ای که قهرمان‌هایش را برای نسل جوان به خوبی معرفی نکند، سلبریتی‌ها قهرمانش می‌شوند. آن‌وقت چه اتفاقی می‌افتد؟ جوانی چوپان در روستا عاشق بازیگری کره‌ای می‌شود و حتی خودش را به خاطر علاقه بیش از حد به این خانم، می‌کشد! این نشان می‌دهد که این جامعه، قهرمان‌هایش را به مردمش به خوبی نشان نداده است.

 

یعنی شما راه در امان ماندن نوجوان‌ها از سلبریتی‌زدگی را معرفی قهرمان ملی می‌دانید؟

بدون شک همین است. جوان و نوجوان، به الگو نیاز دارد؛ به اینکه کسی را به خاطر نوع حرفه‌اش دوست بدارد و الگویش باشد. در چنین شرایطی، چرا ما سردار سلیمانی، علی دایی و دیگر قهرمان‌های ملی خودمان را برایش پررنگ نکنیم؟ طبیعتا اگر نتوانیم ارزش کار قهرمان‌های واقعی را به او نشان بدهیم، او هم به سراغ سلبریتی‌هایی می‌رود که این روزها در شبکه‌های اجتماعی فعال هستند و بدون داشتن کوچکترین هنری و صرفا به دلیل داشتن دنبال‌کننده بالا و کسب درآمد زیاد، نقش قهرمان را برای نسل جوان ایفا می‌کنند.

اینطور که معلوم است، نوجوان‌های جامعه ما، قهرمان بودن را با معروف و شناخته شده بودن اشتباه گرفته‌اند؛ در صورتی که هرکسی می‌تواند با رفتارهای نامعقول معروف شود اما قهرمان نه! در حالی که اگر قهرمان‌های واقعی را به عنوان الگوی جذاب به نسل نوجوان معرفی کنیم، نیاز به سلبریتی در جامعه روز به روز کمتر می‌شود.

اما یکی دیگر از دغدغه‌های مهم این روزها این است که خود این نوجوان‌ها دلشان می‌خواهد سلبریتی شوند.شروع به بلاگری در شبکه های اجتماعی می کنند.سعی می کنند تولید محتوا داشته باشند اما چون راهنمای درستی ندارند و از همین افراد الگو برداری می کنند شاهد پخش محتواهای نامناسب از آن ها در فضای مجازی هستیم.تا جایی که برخی از خانواده های آن ها از این محتواها ابراز شرمساری می کنند و حتی باعث قطع رابطه آن ها با اطرافیان شان می شود.چرا که دیگران این انگ را به آن ها می زنند که شما نوجوان تان را رها کرده اید و در تربیت او کوتاهی داشته اید.

چیزی که در سلبریتی‌ها برای نوجوان‌ها خیلی جذاب است، برتری‌شان است؛ برتری‌هایی که به واسطه دیده شده بدست آورده‌اند. در این در حالی است که ماهیت تکاملی انسان قائل به برابری است. اما زمانی که با نابرابری روبرو می‌شویم، نیاز به برتری‌جویی در وجود انسان شکل می‌گیرد. در واقع آن دسته از نوجوان‌هایی که تمایل به سلبریتی شدن دارند و از سلبریتی‌های امروز فضای مجازی تقلید می‌کنند، این نابرابری را در خانواده‌ و جامعه احساس کرده‌اند و سبک زندگی خودش را بر اساس برتری‌جویی پیش می‌برد. همه این رفتار ها برای بیشتر دیده شدن است که از ویژگی های دوره نوجوانی است.اما این احساس نیز باید در مسیر درست خود قرار بگیرد.گاهی همین تولید محتواها برای آینده نوجوان یک خانواده می تواند پیامد های بسیار منفی داشته باشد.

 

آقای دکتر به نظر شما علاقه به سلبریتی‌ها و حتی سلبریتی شدن می تواند با نوع تربیت خانوادگی نوجوان ها ارتباط داشته باشد؟

البته که همین‌طور است؛ نوجوان‌هایی که از نظر احساسی در خانواده غنی نباشند، تمایل به شهرت و دیده شدن پیدا می‌کنند. آن‌وقت است که پیش خودش می‌گوید چرا من یک سلبریتی نباشم؟ چرا فالوور بالا نداشته باشم؟ چرا خالکوبی نکنم؟ چرا ریش بلند نگذارم؟ و او هم سعی می‌کند با رفتار، حرکات و جملاتی عجیب و جلب‌توجه کننده خودش را بر سر زبان‌ها بیندازد؛ مثل همه کسانی که تا به امروز دیده است و الگویش بوده‌اند.

 

چطور می‌توانیم این احساس نیاز به دیده شدن‌های پوشالی و سطحی، بدون هیچ دستاوردی را از او بگیریم؟

بهتر است مفهوم لذت‌بخشی و شادکامی را در دنیای صنعتی امروز بررسی کنیم؛ ما چه وقتی خوشحالیم و از زندگی‌مان لذت می‌بریم؟ در سبک زندگی‌هایی که اغلب خانواده‌ها در پیش گرفته‌اند، این شادکامی زمانی احساس می‌شود که ما چیزی داشته باشیم که دیگری نداشته باشد. من برندی از لباس را بپوشم که دیگری نتواند بپوشد. این اتفاق من را متمایز می‌کند و آن‌وقت است که من از زندگی‌ام لذت می‌برم. حالا چنین سبک زندگی‌هایی را چه کسانی دارند؟ سلبریتی‌های امروزی که می‌توانند از افراد عادی جامعه متمایز باشند.

شخصا فکر می‌کنم که اگر در خانواده، ارزش و معنای تواضع، بخشندگی، چشم و دل سیری، قناعت و دیگر مفاهیمی این‌چنینی را برای کودک و نوجوان‌مان به خوبی تعریف کنیم و از آن مهمتر، آن را به صورت عملی در زندگی‌مان اجرا کنیم، او هم میل کمتری به این تمایز و برتری و سبک زندگی سلبریتی‌ها و نهایتا سلبریتی شدن خواهد داشت.

 

اما انگار خود خانواده‌ها هم درگیر برخی از این سلبریتی‌ها شده‌اند! چنین خانواده‌ای چطور می‌تواند به فرزند نوجوانش کمک کند؟

بله همین‌طور است؛ چرا که رویکردهای نوین خوشبختی در جامعه سرمایه‌داری امروز به ما می‌گوید که هرچه مصرف و رفاه، بیشتر باشد، فرد خوشبخت‌تر است. طبیعتا چنین جامعه‌ای نیاز به سلبریتی دارد و خودمان با دستان خودمان، افرادی را بزرگ می‌کنیم که به ما افکار و سبک زندگی ما ضربه می‌زنند!

واقعیت این است که سلبریتی‌های امروز جامعه ما، دانش کافی ندارند و پیام‌های اشتباه به مخاطبانشان می‌دهند. اما مخاطبانشان چه کسانی هستند؟

اکثرا نوجوان‌هایی هستند که در حساس‌ترین دوره از زندگی‌شان به سر می‌برند و کوچکترین اطلاعات غلطی، می‌تواند آن‌ها را به گمراهی برساند. به نظر می‌رسد که ما تا به امروز نتوانسته‌ایم آموزش درستی به نوجوان‌هایمان برای مقابله جدی با چنین پدیده‌هایی بدهیم. یعنی آن‌ها آنقدر اعتماد به نفس و عزت نفس ندارند که دل‌شان برای داشته‌های سلبریتی‌ها نلرزد و تسلیم نشوند.

متاسفانه باید بگویم که در برخی مواقع، نوع تربیت ما به سمتی می‌رود که انگار خودمان هم بدمان نمی‌آید که فرزندمان معروف شود و خب چه فضایی بهتر از فضای مجازی که عرصه بدست آوردن چنین موقعیت‌هایی است. اما هنوز هم دیر نیست و بهتر است که با اغنا کردن آن‌ها در خانواده و معرفی قهرمان‌های ارزشمند، مسیر بهتری از معروف شدن بدون هیچ دانش و اندوخته‌ای، پیش پایشان بگذاریم.



برچسب ها:

ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد