تاريخ: ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۱۴ بازدید: 1976      نظرات: 5      کد مطلب: 24840
دلنوشته یک دهه هشتادی مهابادی

پیش از آنکه دیر شود آینده ما را بسازید


این یادداشت از زبان نسلی است که در آستانه ورود به جامعه قرار دارد. به عنوان فردی از یک نسل که با تمام توان، شور و انرژی‌اش، امروز در برابر شما ایستاده است. ما را متولدین دهه هشتاد می‌نامند. نسلی که به لطف فناوری، دریچه‌هایی از جهان را دیده‌ که شاید برای نسل‌های پیشین، حتی قابل تصور هم نبود. امروز، ما با دغدغه‌هایی روبه‌رو هستیم که اگر به موقع به آن‌ها توجه نشود، تبعات جبران‌ناپذیری برای فردای این جامعه خواهد داشت. من در مهاباد زندگی می‌کنم، شهری که شاید برای بسیاری از شما، یادآور خاطرات گذشته و دوران خوش جوانی‌تان باشد. اما برای ما، این شهر با تمام زیبایی‌هایش، رنگ دیگری دارد. ما از امکانات روز دنیا باخبریم. این آگاهی، توقعی در ما ایجاد کرده که وقتی با واقعیت‌های موجود در شهرمان مقایسه می‌شود، به شکافی عمیق تبدیل می‌گردد. وقتی جوانان پرانرژی این شهر، برای تخلیه هیجان خود، به ویراژهای شبانه با ماشین و موتور در خیابان‌ها روی می‌آورند، این یک عصیان کورکورانه نیست، بلکه فریاد بلندی است از نداشتن یک بستر مناسب برای تخلیه این انرژی. این عمل، تنها یک تفریح نیست، بلکه بازتابی از یک اعتراض پنهان به کمبودهاست. شاید تصور کنید که تفریح ما، همان گردش در پارک‌ها و خیابان‌هاست. اما حقیقت این است که این نسل، با این حجم از اطلاعات و آگاهی، نیازمند فضاهایی مدرن‌تر و مجهزتر است. از مدارس و کتابخانه‌های عمومی ما که سال‌هاست به‌روز نشده‌اند و بوی کهنگی می‌دهند، پاسخگوی عطش ما برای یادگیری و پیشرفت نیستند. ما به دنبال مراکزی مجهز به فناوری‌های نوین، هوش مصنوعی و رباتیک هستیم، نه کتابخانه‌هایی با قفسه‌های خاک‌گرفته. ما به فضاهایی برای رقابت‌های ورزشی و به مراکزی برای کشف استعدادهایمان نیاز داریم. فراهم نکردن این بسترها، موجب می‌شود که تنها سرگرمی ما، قهقهه‌های بلند و شوخی‌های خیابانی در عصرهای پنجشنبه باشد. وقتی به آمارها نگاه می‌کنیم، با واقعیت‌های تلخی روبرو می‌شویم. آمار افسردگی و اعتیاد و خودکشی در میان همسالان ما، زنگ خطری است که نباید نادیده‌ گرفته شود. این آمارها تنها یک عدد نیستند، بلکه گویای عمق مشکلات و سرخوردگی‌هایی هستند که در جامعه‌ی جوان ما ریشه دوانده است. این بحران، یک مسئله‌ی فردی نیست، بلکه یک مشکل اجتماعی است که باید در سطح کلان به آن پرداخته شود. در پایان خطاب به مسئولان و خانواده‌ها می‌گویم خیابان‌ها بالاخره آسفالت خواهند شد، پل‌ها ساخته می‌شوند و کلنگ پروژه‌های عمرانی یکی پس از دیگری بر زمین خواهد خورد. اما اگر به فکر ساختن آینده ما نباشید، دیر خواهد شد. ساختن آینده ما، فراهم کردن بستر مناسب برای رشد و شکوفایی استعدادهای ماست. پیش از آنکه خیلی دیر شود، برای این نسل قدم بردارید. اجازه ندهید انرژی ما در مسیرهای نادرست به هدر رود. ما آماده‌ایم، تنها به یک بستر مناسب نیاز داریم.


برچسب ها:

ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران

0
0
پاسخ به این اظهارنظر

وریا ۱۴۰۴/۵/۲۴
اکثر مشکلات ریشه ای جوانان در قالب ملی و طرح های کلان کشوری قابل حل است اما این بدان معنا نیست که کاری از مسئولین محلی و شهری ساخته نیست. حداقل کاری که مسئولین شهری میتوانند انجام دهند ایجاد محیط های عمومی و رایگان ورزشی در اقصی نقاط شهر میباشد که میتوان بخشی از پارک ها و فضاهای عمومی حال حاظر را به این موضوع اختصاص داد، همانطور که در پارک ملت یک فضای موقتی ( در جای بازی کودکان ) برای چند ماه فراهم شد و جونان زیادی از آن استقبال کردند و به دور از آسیب های اجتماعی مانند مواد مخدر ، دخانیات و مشروبات الکلی در آن به ورزش و تفریح می پرداختند، اما این فضا هم اکنون در حال اصلاح و آماده سازی برای اجاره دادن به کسب و کارهای دیگر نظیر ترامپولین، شهربازی و ... می باشد، انتظار می رود شهرداری با انجام اصلاحاتی کم هزینه بخشی از فضای سبز و معابر داخل پارک های سطح شهر را به محل انجام ورزش هایی مانند والیبال و فوتبال و بدمینتون و ... تبدیل کند. مطمئنا با انجام این اصلاحات در زمانی کوتاه شاهد پایین آمدن چشمگیر آمار جرم، آسیب های اجتماعی، مصرف مخدرها و الکل و ... در بین جوانان خواهیم بود
0
3
پاسخ به این اظهارنظر

سینا ۱۴۰۴/۵/۲۴
سلام و درود، بله واقعا این بخشی از دغدغه های ماست. ولی کو گوش شنوا؟ بزرگترا انتظار احترام و ادب دارند از ما ولی نگار پر از تنفر و حقیرانه آنها به ما واقعا جای سوال است. مگر خود شما جوان نبودید مگر همیشه بچه مثبت بودید؟ انتظار دارید وقتی افتادیم زمین دستم ما را بگیرید نه اینکه لگد بزنید. به ما میگید بی عرضه نسل تبل نسل بددهن و... واقعا همین حرفای شماست من و امثال من رو بیشتر تحریک میکنه. اجازه بدین گاهی شکست بخوریم، گاهی گریه کنیم، گاهی تقاضا داشته باشیم. هرچی میگیم میگین خفه... متاسفم
سردار ۱۴۰۴/۵/۳۰
در جواب شما باید عرض کنم نسل دهه هشتاد دغدغه های زیادی دارد که ریشه اصلی آن به فرهنگ و اقتصاد و اجتماع جامعه ایرانی برمی گردد در کشوری زندگی می کنیم که همه چیز با زور چماغ باید حل شود حتماً باید اتفاق رخ دهد یا کسانی آسیب ببینند بخصوص نسل پرهیجان و پرخطر دهه هشتادی آن باور و اعتمادی که باید بزرگترها به این نسل داشته باشند وجود ندارد متأسفانه با وارد شدن سریع به عصر تکنولوژی تربیت سنتی جایش را به تربیت مدرن و اما بدون نتیجه مناسب وقتی جوانی بدون امنیت مالی و بیکار در جامعه رها می شود انتظار نداشته باشیم مثبت بزرگ شود همه ما دوران جوانی را گذرانده ایم ولی با تفاوت زیاد زمان و مکان وصل کردن این دو نسل بهم بسیار سخت است.حتی گاهی امکان پذیر نمی باشد.فضای مجازی در عصر تکنولوژی ضربه بزرگی به بنیان جامعه و خانواده ایرانی زد بدون هدف افتاد دست این نسل پرخطر در کشورهای پیشرفته قبل از هرگونه تجربه آموزش داده خواهد شد ولی در ایران متأسفانه اول قربانی داریم بعد تجربه حتی اگر شما فضاهای ورزشی زیادی هم در سطح شهر فراهم کنید باز این نسل سیر نمیشود و در جای خود ساکت و ساکن نمی شود ناچارا به فضاهای پرخطر کافه و دور زدن با ماشین و موتور روی خواهد آورد بدون گواهینامه درمان کردن این مشکلات بسیار سخت است که نه اراده مسئولین رو دارد نه خانواده ها تنها راهکار فقط آموزش از دوران کودکی می باشد و تمام.
1
0
پاسخ به این اظهارنظر

سردار ۱۴۰۴/۵/۲۴
تا حدودی با حرف شما موافق هستم ولی نه همه
شما نسلی هستید به بهانه نبود امکانات و به قول خودتون جایی برای تخلیه این هیجان و انرژی ندارید.ولی نسل شما از لحاظ ادب و احترام در سطح پایین بسر می برد.شما نسل هشتادی وقتی در کوچه پس کوچه و خیابان و مکان های شلوغ فقط فحش و الفاظ رکیک به کار می برید در حالیکه خانواده ها از کنار شما رد می شوند آیا بازم می خواهید جایی برای تخلیه اینجور رفتارها و الفاظ زشت رو داشته باشید یا با صداهای ناهنجار موتور و ماشین آسایش را از خانواده ها گرفته آید چه انتظاری دارید امکانات برای شما فراهم شود.جسارتا نسلی پرخطر و بدون آینده روشن هستید.حالا مقصر مسئولین هستند یا خانواده خودتون ؟
سردار ۱۴۰۴/۵/۳۰
با احترام به نظر شما نسل ما بزرگترها در نبود تکنولوژی و امکانات امروزی بزرگ شده ایم بدون دغدغه هیچ انتظاری هم نداشته ایم بجز خوراکی و بازی های کودکانه و کارتون و فیلم دیدن با تلویزیون 14 اینچ سیاه و سفید و دوچرخه ای که پدرمان برایم بخرد یا کفش ورزشی از جنس نایلون توقع بالایی نبود ولی نسل پرتوقع شما از همان دوران کودکی با بهترین امکانات در عصر تکنولوژی بزرگ می شود از اوایل کودکی گوشی های موبایل اندروید و آیفون و پلی استیشن 4 و 5 و خوراکی های بسیار متنوع و موتور و ماشین سواری تفریح و لباس پوشیدن گران قیمت و لوکس،سیگار و قلیان کشیدن بخصوص جیبی یا همان ویپ،پول تو جیبی زیاد کارت بانکی تو جیب مگر ما اینها را داشتیم تو درس خواندن و احترام به معلمین و مدیر و معاونین مدرسه همیشه رعایت می کردیم برای 25 صدم مشکل نمره داشتیم نه مثل نسل هشتادی نمره زیر 5 بگیرد و معلم را مقصر بداند و شاکی هم باشد و انتظار کارنامه قبولی و دیپلم هم داشته باشد پس خود شما هم مقصر هستید چون یو گاه نخواستید جای پدر و مادر و بزرگ‌ترهای خود باشید و درک کنید زندگی بسیار سخت است به شما بدهکار نیستن چون در همین سرزمین بزرگ شده ایم و از این بیشتر انتظار نداشته باشید مثل ژاپن و کشورهای اروپایی باشیم.
3
1
پاسخ به این اظهارنظر

مبین ۱۴۰۴/۵/۲۴
بڕوام پێبکە ئەتۆ لەوبەری ڕا بۆی هاتووی!
هۆکاری پێش نەکەوتنی ڕەوش و دۆخەکانی شار و ئامرازەکانی خوێندن و پەروەردە و...هتد لەو شتانەی باست کرد، خاپوور بوونی بەها ئەخلاقییەکانە نەک پێچەوانەکەی!
ئەو قەیرانە کۆمەڵایەتیانەی ئەتۆ باسی دەکەی هۆکارەکەی نەمانی پەروەردەی ڕێک و پێک و لەناوچوونی چەمکی خێزان و بنەماڵەیە.
ئەوەش بزانە کتێبخانەی بێ خوێنەر چ پێویستی بە نوێ بوونە
مبین ۱۴۰۴/۵/۲۴
هەڵبەت ئەمن بۆخۆم لە هەشتاکانم و بۆچوونم پێچەوانەی جەنابتە
3
0
پاسخ به این اظهارنظر

لقمان ۱۴۰۴/۵/۲۳
جوان دهه هشتادی باسلام ارزو بر جوانان عیب نیست واما نسلی حاضر شما هیچ زحمتی متحمل نشده و حاضر وناظر فقط مصرف کننده ای بیش نخواهد بود .
ان علم ودانش واگهی که شما از ان دم می زنید را در بیشتر دانش اموزان ودانشج یان دیده ایم که در فرا گرفتن علم ودانش هیچ زحمتی به خود راه نمی دهند وان تعدادموجود نیز که در تلاش وتکاپو هستند تنها دو در صد از جامعه محصلین ودانشجوبان هستند. این نسل شما شادی وتفریح را در کوچه وخیابان تجربه خواهدکرد نه در زیر سایه بان علم وتکنولوژی .
اما ان قسمتی را که شما انتظار ان را خواهید کشید پدران ومادرانی هستند که مثل کنه بر جایگاه ومسند اداری چسبیده اند وبه هیچ وجه حاضرنیستند که یک نیروی جوان بر سر کار وجایگاه انان برسندو به ترک ان صندلی
راضی نیستند وان را هم مافیایی قدرت انحصاری یک عده خاصی در این شهر کوچک مشاهده می نمایم .بنابراین ختم کلام این نسل جدید تن به پیشرفت وتکنولوژی نخواهد داد.

نظر خود را براي ما ارسال كنيد