تاريخ: ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۱۱ | بازدید: 678 نظرات: 0 کد مطلب: 24984 |
هر بار که خبری از غرق شدن جوانی در آبهای سد مهاباد میرسد، نه فقط دلها به درد میآید، بلکه ذهنها نیز درگیر پرسشهای بیشماری میشود. آیا این حوادث فقط نتیجه سهلانگاری فردی است یا ریشهای عمیقتر در بیتوجهی اجتماعی و فرهنگی ما دارد؟
در کمتر از ده روز، دو جوان در این آبها جان خود را از دست دادهاند. یکی به دلیل ناآشنایی با فنون شنا و دیگری در شرایطی مشابه. این آمار نه یک عدد، بلکه زنگ خطری است که باید آن را جدی گرفت.
سد مهاباد، منبع اصلی تأمین آب شرب و کشاورزی منطقه است. آب آشامیدنی مردم از همین دریاچه تأمین میشود. آبی که برای رسیدن به خانهها باید فرایندهای تصفیه را طی کند. با این حال شنا کردن و آبتنی در آن، نه تنها ممنوع و غیرقانونی است، بلکه از نظر بهداشتی نیز کاملاً اشتباه است. ورود افراد به این آبها، به معنای آلوده کردن منبع حیاتی زندگی مردم است. هر بار که فردی برای شنا وارد این سد میشود، آلایندههای انسانی و میکروبی را به آب وارد میکند که میتواند سلامت هزاران نفر را به خطر بیندازد. در شرایطی که امسال با کمبود آب مواجه هستیم، هر قطره آب ارزش حیاتی پیدا میکند و آلوده کردن آن، گناهی نابخشودنی است.
اما راه حل چیست؟ آیا با نصب تابلوهای بیشتر، استقرار نیروهای گشتزنی و اعمال جریمههای سنگین میتوان از این حوادث جلوگیری کرد؟ تجربه نشان داده که زور و اجبار به تنهایی راه به جایی نمیبرد. در جامعهای که به هر دلیلی از قوانین سرپیچی میشود، اعمال سختگیرانهترین مقررات نیز بیفایده خواهد بود. تنها راه نجات، فرهنگسازی است. باید به مردم آموزش داد که چرا نباید در سد شنا کرد. این آموزشها باید از طریق مدارس، رسانهها و حتی با کمک انجمنها و نهادهای مردمی صورت گیرد. باید به مردم فهماند که شنا در سد، تنها یک عمل تفریحی نیست، بلکه یک تهدید جدی برای سلامتی خود و دیگران است. سد مهاباد یک استخر تفریحی نیست، بلکه یک منبع حیاتی است که حفظ آن مسئولیت همه ماست.
علاوه بر خطر جانی که هر ساله گریبانگیر شناگران میشود، مسئله آلودگی محیط زیست نیز اهمیت زیادی دارد. رها کردن زباله در سواحل و آلوده کردن آب دریاچه، نه تنها بر سلامت مردم تأثیر میگذارد، بلکه اکوسیستم آبی منطقه را نیز به خطر میاندازد. در این شرایط، چارهای نیست جز اینکه خود مردم دست به کار شوند. باید به جایی برسیم که هر فرد، نگهبان و محافظ محیط زیست و سلامتی جامعه باشد. باید با شنا کردن در سد مهاباد نه فقط به عنوان یک رفتار پرخطر، بلکه به عنوان یک عمل ضداجتماعی و غیرمسئولانه برخورد شود.
وقت آن رسیده از خودمان بپرسیم آیا مرگ این جوانان، باید تبدیل به یک خبر عادی شود؟ آیا قرار است هر سال شاهد تکرار این تراژدی باشیم؟ شاید پاسخ به این سوالات رهنمون یک بیداری اجتماعی باشد. سد مهاباد به جای اینکه مزار جوانان باشد، باید منبعی برای زندگی باشد. با مسئولیتپذیری جمعی، هم سلامت محیط زیست در امان میماند و هم خطر جانی از میان میرود. این راهی است که باید طی شود. نه با زور و اجبار، بلکه با آگاهی و مسئولیتپذیری. این وضعیت بیش از هر چیز نیازمند یک تحول فرهنگی است.