تاريخ: ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۲:۳۹ بازدید: 272      نظرات: 0      کد مطلب: 24999
محمد امین پور: رئیس ادارە منابع طبیعی و آبخیزداری

با مرگ و نابودی جنگل‌های زاگرس، پایان زندگی و حیات بشری در این خطه را نظاره‌گر خواهیم بود


مقدمه

جنگل‌های زاگرس، ستون فقرات اکولوژیکی غرب ایران، امروز در حال فروپاشی‌اند. این زیست‌بوم کهن که نقشی حیاتی در تعادل اقلیمی، حفظ منابع آبی، تنوع زیستی و پایداری زندگی انسانی دارد، در سایه بی‌توجهی، تخریب بی‌رویه، تغییرات اقلیمی و بیماری‌های گیاهی در حال نابودی است. مرگ زاگرس، مرگ خاموش حیات در ایران است. اگر امروز برای نجات آن اقدامی نکنیم، فردا شاید تنها نظاره‌گر نابودی کامل حیات باشیم.

اهمیت جنگل‌های زاگرس

جنگل‌های زاگرس با وسعتی بالغ بر شش میلیون هکتار، حدود ۴۰ درصد از جنگل‌های ایران را تشکیل می‌دهند. این جنگل‌ها خانه‌ی هزاران گونه‌ی گیاهی و جانوری بومی‌اند. نقش‌های کلیدی این اکوسیستم عبارت‌اند از:

تنظیم چرخه‌ی آب و جلوگیری از فرسایش خاک

حفظ تنوع زیستی و تعادل اکولوژیکی

تعدیل دمای منطقه‌ای و کاهش اثرات گرمایش جهانی

تأمین منابع معیشتی برای میلیون‌ها انسان

تهدیداتی که زاگرس را به ورطه نابودی کشانده‌اند.

۱. آفت‌ها و بیماری‌های گیاهی

بیماری‌هایی مانند زوال بلوط به‌واسطه‌ی قارچ‌ها و حشرات چوب‌خوار، میلیون‌ها درخت بلوط را خشکانده‌اند. این بیماری‌ها به‌دلیل تغییرات اقلیمی و ضعف مقاومت درختان شدت یافته‌اند.

۲. آتش‌سوزی‌های گسترده

خشکسالی‌های پیاپی، افزایش دما و دخالت‌های انسانی باعث شده‌اند که سالانه هزاران هکتار از جنگل‌های زاگرس طعمه‌ی آتش شوند. نبود امکانات اطفای حریق، کمبود نیروی انسانی و بی‌توجهی نهادهای مسئول این بحران را تشدید کرده است.

۳. بهره‌برداری غیر اصولی

چرای بی‌رویه دام، قطع درختان برای تهیه زغال، تغییر کاربری زمین به زمین‌های کشاورزی و جاده‌کشی‌های غیرضروری، ساختار طبیعی زاگرس را به‌شدت تضعیف کرده‌اند.

۴. کم‌توجهی سیاست‌گذاران

نبود برنامه‌های مدون و علمی برای احیای زاگرس، ضعف قوانین حفاظتی، و کمبود بودجه‌ی پژوهشی و اجرایی از دیگر دلایل اصلی روند نابودی این اکوسیستم ارزشمند است.

 

پیامدهای نابودی زاگرس برای انسان

نابودی جنگل‌های زاگرس صرفاً یک بحران زیست‌محیطی نیست؛ بلکه زنگ خطری است برای کل جامعه انسانی. پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این نابودی شامل موارد زیر است:

کاهش منابع آب شیرین به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی

افزایش ریزگردها و آلودگی هوا در غرب و مرکز ایران

کاهش امنیت غذایی به‌دلیل نابودی خاک حاصل‌خیز

افزایش مهاجرت‌های اقلیمی و خالی شدن روستاها

افزایش بروز بیماری‌های تنفسی و اختلالات روانی ناشی از نابودی محیط زیست

 

آینده‌ای که در حال از دست دادن آن هستیم

تصور کنید درختان بلوطی که هزار سال زیسته‌اند، یکی پس از دیگری می‌میرند؛ حیواناتی چون سمندر لرستانی، گراز، گرگ، روباه و انواع پرندگان کمیاب، زیستگاه‌های خود را از دست می‌دهند؛ و انسان‌ها با زمین‌های خشک، رودخانه‌های مرده و هوای سمی تنها می‌مانند. این آینده‌ای است که با ادامه روند فعلی، نه‌تنها ممکن، بلکه قطعی خواهد بود.

 

راهکارها و مسئولیت اجتماعی

امروز باید هم دولت و هم مردم، سهم خود را در نجات زاگرس ایفا کنند:

1. اجرای طرح‌های علمی و فراگیر احیای جنگل‌ها

2. مبارزه‌ی جدی با آفات و تأمین بودجه برای پژوهش‌های مرتبط

3. افزایش آموزش عمومی و مشارکت مردم محلی

4. تجهیز سازمان‌های محیط زیست و منابع طبیعی به فناوری‌های نوین

5. ایجاد قوانین سخت‌گیرانه برای حفاظت از منابع طبیعی

 

نتیجه‌گیری

مرگ زاگرس، آغاز مرگ تدریجی تمدن انسانی در این سرزمین است. اگر امروز در برابر تخریب آن سکوت کنیم، فردا نخواهیم توانست در برابر عواقب آن بایستیم. صدای جنگل‌ها را بشنویم، پیش از آن‌که تنها پژواک خاموشی آن‌ها برایمان باقی بماند. زاگرس تنها یک جنگل نیست؛ زاگرس ریشه‌ی زندگی است.




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران


نظر خود را براي ما ارسال كنيد