| تاريخ: ۱۶ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۳ | بازدید: 47 نظرات: 0 کد مطلب: 25487 |
سند راهبرد امنیت ملی آمریکا ۲۰۲۵ با اعلام پایان دوران خاورمیانهمحوری و تمرکز قاطع بر رقابت قدرتهای بزرگ بهویژه چین، زنگ خطر یک تغییر اساسی را برای متحدان منطقهای واشنگتن، خصوصاً کوردها، به صدا درآورد. این سند اگرچه بهصراحت به واژه کورد اشارهای ندارد، اما پیامدهای سیاستهای جدید آن در قبال سوریه و عراق، یک سرنوشت راهبردی و دشوار را برای آنها رقم میزند که میتوان آن را ادغام ناگزیر یا انتقال مسئولیت نامید.
در سایه راهبرد جدید، ایالات متحده دیگر تمایلی به سرمایهگذاری بلندمدت برای حفظ وضعیت نیمهخودمختار کوردهای سوریه (SDF) ندارد. سند ۲۰۲۵ مناطق درگیری کمشدت را به بخش مدیریت تهدید واگذار کرده است. این تغییر به معنای پایان رویای تشکیل یک نهاد سیاسی مستقل تحت حمایت آمریکا در شمال و شرق سوریه است.
تمرکز اصلی واشنگتن در سوریه از حمایت سیاسی از کانتونهای کوردی، به تأمین امنیت زندانیان داعش و تثبیت نسبی مرزها با اسرائیل تنزل یافته است. این کاهش اولویت، عملاً نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) را تحت فشار مضاعف قرار میدهد تا به سمت مذاکره و ادغام با دولت مرکزی دمشق حرکت کنند. در واقع هدف آمریکا حفظ تمامیت ارضی سوریه و پایان دادن به وضعیتی است که آنکارا آن را تهدید میخواند. وضعیتی که مستلزم حضور پرهزینه نظامی آمریکا بود. این سیاست جدید آمریکا، به جای پشتیبانی از خودمختاری، بر تضمین حقوق اقلیتها در یک ساختار مرکزی یکپارچه تأکید دارد.
در مورد اقلیم کوردستان عراق، گرچه رابطه آمریکا عمیقتر و رسمیتر است، اما این سند، جایگاه این اقلیم را نیز از یک شریک حیاتی در خط مقدم مبارزه با داعش، به یک متغیر مهم منطقهای تقلیل میدهد که باید امنیت خود را در چارچوب دولت مرکزی بغداد جستجو کند.
در منطق سند ۲۰۲۵ عراق همچنان برای جلوگیری از نفوذ کامل ایران اهمیت دارد، اما آمریکا مایل نیست برای حمایت از اختلاف میان اربیل و بغداد هزینهای بپردازد. بنابراین واشنگتن از کوردهای عراق میخواهد تا اختلافات خود را با دولت مرکزی حل و فصل کرده و سهم خود را از بودجه و منابع انرژی در چارچوب قانون اساسی عراق دریافت کنند. این به معنای کاهش وزن سیاسی اربیل در محاسبات واشنگتن و عدم تمایل آمریکا برای حمایت از استقلال کوردستان در صورت بروز بحران است.
در مجموع سند امنیت ملی ۲۰۲۵ یک پیام واحد برای کوردها در هر دو جبهه سوریه و عراق دارد و آن این است که عصر تکیه صرف به حمایت نظامی آمریکا به پایان رسیده است. سرنوشت سیاسی آنها دیگر یک اولویت راهبردی برای واشنگتن نیست، بلکه به یک مسئله مدیریت ریسک تبدیل شده است. اکنون بقا و ثبات کوردها بهشدت به توانایی آنها در بازتعریف روابط با پایتختهای مرکزی (دمشق و بغداد) و همچنین مدیریت پیچیده روابط با همسایگان قدرتمند (ایران و ترکیه) گره خورده است. این یک واقعیت راهبردی تلخ است که ثبات و امنیت آنها را در معرض جریانات خشن سیاست منطقهای قرار میدهد.