تاريخ: ۱۳۹۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ساعت ۱۲:۳ بازدید: 4541      نظرات: 2      کد مطلب: 4385

نامه سرگشاده یک شهروند به فرماندار مهاباد


هاژه ـ آقای مصصفی نیک بخت یکی از شهروندان در خصوص برخی مشکلات شهری و همچنین وضعیت جاده های مواصلاتی شهرستان با ارسال نامه ای سرگشاده به معاون استاندار و فرماندار ویژه شهرستان مهاباد خواستار دستور رسیدگی و چارجویی جهت این مشکلات است. متن نامه به شرح زیر است:

 

جناب آقای دکتر شجاعی فرماندار محترم مهاباد 

     باسلام و احترام و با آرزوی سعادتمندی آنجناب و توفیق روز افزون در خدمت به اسلام و مسلمین

     اجازه می خواهم بعنوان یک شهروند مهابادی مواردی را که از نظر اینجانب حیاتی و نیازمند توجه هستند با جنابعالی مطرح نمایم. سعه صدر و توجه خاص آن برادر به رفاه و آبادانی شهرمان طرح این مسئله را برای اینجانب آسان می سازد.

     در یکی از بحث های رادیویی شهرمان از مواردی به عنوان ابزارهای ارتقای کیفی شهر نام بردید که از جمله آنها بحث «گردشگری» بود که این مسئله نشان می دهد جنابعالی نیز چون هر فرد صاحبنظر دیگر به پتانسیل بالای شهر مهاباد در امر گردشگری بعنوان امکانی برای افزایش ثروت و ارتقای آبادانی توجه دارید.

     وقتی از یک امکان برای رسیدن به یک هدف صحبت می شود این فکر به ذهن متبادر می گردد که آیا ساز و کارهای آن امکان تا چه اندازه فراهم شده و اصولاً آیا ساز و کاری برای آن اندیشیده شده است. در مورد مسئله گردشگری مهاباد شاید تصور شود تأمین اعتبار برای یک پروژه بزرگ و ایجاد و توسعه آن شهر را به اهداف توریستی خود رسانیده است و مثلاً سایت «سهولان» توانسته این هدف را متحقق سازد. گرچه در کارایی و اهمیت سایت مذکور شکی وجود ندارد، لیکن مجموعه اهداف گردشگری کوچکتری وجود دارندکه در ارتباط و در تعامل با یکدیگر یک شهر را آباد می سازند. شاید افراد خاصی و با هدف های مشخصی به مکانی چون غار سهولان و مشابه آن رجوع کنند، ولی هر کس با هر هدفی که وارد شهر شود ناگزیر مکان های مختلف شهر و امکانات رفاهی آنرا می بیند؛ حتی آنها که برای مشاهده جایی چون سهولان به شهر می آیند.

     با تأسف بسیار و بی تعارف باید عرض کنم آن اهداف کوچک یاد شده فراموش شده اند و شهرمان، که می توانست یکی از زیباترین شهرهای غرب کشور باشد از جهت زیبائی و طراوت نه یک در جا زدن که یک پس روی نگران کننده ای را آغاز کرده است که ذیلاً بطور مختصر به برخی از آنها اشاره می کنم.

1. افراد و خانواده هایی که به صورت گردشگر وارد شهر می شوند، اعم از اینکه هدف خرید یا گردش داشته باشند قبل از هر چیز به مکانهایی نیاز دارند که دقایقی در آن بیاسایند و از زیبایی و طراوت طبیعت لذت ببرند. این منظور در حضور در پارک ها تأمین می شود. پارک های ما، ودر رأس آنها پارک ملت، متاسفانه از کمترین توجه مسئولان برخوردارند. درختان و درختچه ها تقریباً هیچگاه در زمان مناسب هرس نمی شوند و این ظاهر بسیار ناخوشایندی به شهر می دهد. مبلمان شهر در فضاهای سبز وضع اسف انگیزی دارد: یا ناقص و ناکافی است و مردم و افراد پیر و فرتوت مجبور به نشستن روی جداول می شوند (نمونه پارک استاد مجدی و میدان ملاجامی)، و یا اگر وجود دارند نحوه نصب و شکل آرگونومیک آنها به نحوی است که هیچگونه راحتی برای استفاده کننده به همراه ندارد. شیرهای آب شرب از مصالحی به کار گرفته می شوند که به راحتی تخریب و سرقت می گردند. در نتیجه پارک بدون آب شرب می ماند و این وضعیت در سرویس های بهداشتی اسف انگیزتر می گردد. آبنماها و فواره های پارکها ، که جزو زیبائی های حائز اهمیت هستند، دستخوش سلیقه های فردی شده و هر روز به نوعی تغییر می یابند و یا تعطیل می شوند. فضاهای چمن در سرتاسر شهر در اثر ناشیگری در آبیاریِ تحت فشارِ شدید کنده شده و تبدیل به عرصه های کچل و نازیبا شده اند. عبور اتومبیل و موتور سیکلت در پارک ها از کنترل خارج شده و خطراتی جدی برای عابران و به ویژه کودکان و سالمندان ایجاد کرده اند. موسیقی پارک ها نه براساس یک روال اصولی و استاندارد که از سلایق متفاوت و گاهاً نامطلوب فرمان می گیرند. سیستم نگهبانی و حفاظتی پارکها- به ویژه در پارک ملت- ناکافی و فاقد حمایت و پشتیبانی لازم است که نتیجه آن بروز بی نظمی و تخریب فزاینده است.

2.  بازار در هر شهری یکی از امکنه ای است که گردشگر را به خود می خواند اعم از اینکه قصدی برای خرید داشته باشد یا خیر. بازار سنتی در شهر ما، و بازار مورد بحث ما مشخصاً میدان آرد و راسته بازار جانبی مسجد حاجی احمد، از وضعیتی برخوردار است که با هیچیک از معیار های شهروندی و رعایت کرامت انسانی همخوانی ندارد. در هر ساعتی از روز کافی است به معبر مذکور مراجعه کنید و ببینید که چگونه عبور اتومبیل های باری و سواری بی قید و مدعی موجب انسداد فضای عبور می شوند و همچون استخوانی در گلوی بازار می مانند. معبری که حتی بدون حضور اتومبیل فضای کافی برای عبور ندارد. آیا سلامت و کرامت و حقوق شهروندی مردم همین اندازه ارزش دارد که این چنین دستخوش نیت چند راننده شود؟ یقیناً اگر اراده ای برای حل معضل وجود داشته باشد چاره کار نیز بسیار آسان و دست یافتنی است.

3.  خطوط مواصلاتی جاده ای یکی از مهمترین امکانات تردد و حمل و نقل مسافر است و نخستین سئوالی است که هر گردشگر در ابتدای سفر تمایل به کسب اطلاع از چگونگی آن دارد. بگذریم از دو قطعه جاده بین مهاباد، میاندوآب و مهاباد، سه راهی نقده که سالها است در شکل سنتی باقی مانده و برخلاف تمام جاده های کشور همچنان دوطرفه و حادثه خیز است. در مسیر مهاباد به میاندوآب سه راهی برهان اگر خطرساز ترین نقطه کشور نباشد لااقل یکی از آنها است. جای تعجب است که این مکان پرحادثه چرا تاکنون توجه مسئولان را به خود جلب نکرده و شگفت انگیزتر از آن اینکه زیرگذری که تنها به فاصله 200 متر از آن و با صرف وقت و هزینه بسیار تنها برای یک روستا اگریقاش ایجاد شد در محل سه راهی مذکور احداث نشده است. و درهمین رابطه گذرگاه تنگ و بدون دید «کەڵکی بەگزادان » است که در خطر آفرینی دست کمی از سه راهی برهان ندارد و مشکل آن بدون نیاز به حضور پلیس و تنها با نصب یک دوربین برروی تپه مشرف بر آن به راحتی قابل حل است.

4. یکی از شاخصه های یک شهر مدرن وجود وسایل ارتباطی سریع و آسان و در عین حالکم هزینه جهت دسترسی مردم به مکانهای کار و زندگی است. یکی از این ابزارهای ارتباطی سیستم حمل و نقل عمومی مسافر داخل شهری در شکل شرکت های واحد اتوبوسرانی است که اکنون در اکثریت شهرهای جهان و حتی بعضاً شهرهای کوچک آن راه افتاده است. متأسفانه با وجود قدمت و در عین حال پراکندگی و گسترشی که شهر ما، مهاباد، از آن برخوردار است هنوز اصلی ترین و مهمترین وسیلة تردد مردم تاکسی های به اصطلاح تلفنی است که استفادة مداوم و انحصاری از آنها نه اصولی، نه اخلاقی و نه مقرون به صرفه است و هزینه های بسیار سنگینی بر خانواده ها تحمیل می کند. فراموش کرده ایم که تاکسی به عنوان ابزار حمل و نقل یک وسیله انحصاری جهت موارد فوری و اورژانس است نه یک گزینه عمومی که یک فرد یا افراد یک خانواده در روز ناگزیرند چندین بار از آن استفاده کنند.

گرچه گردشگران معمولاً در مراجعه به امکنه مختلفِ شهر از وسیله شخصی استفاده می کنند، لیکن وجود اتوبوس های عمومی هم در کاستن از بار ترافیکی شهر و هم از جهت ایجاد رفاه شهروندان و مراجعان سایر شهرها نقش به سزا و غیر قابل اغماض دارد.

آیا زمان آن نرسیده که در این زمینه برنامه ریزی و چاره اندیشی اساسی صورت گیرد؟

 با احترام فراوان ـ مصطفی نیک بخت

                

رونوشت: جناب دکتر شهابی ریاست محترم اداره میراث فرهنگی و گردشگری مهاباد جهت اطلاع و اقدام مقتضی




ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
چاپ
نسخه چاپی


نظر کاربران

0
0
پاسخ به این اظهارنظر

مسعود محمودی ۱۳۹۶/۶/۲
بسیار بجا و زیبا موشکافی شده بود با تشکر از نویسنده و ارزوی توجه مسئولین محترم شهرمان
0
0
پاسخ به این اظهارنظر

۱۳۹۶/۶/۲
کو گوش شنوا ومرد عمل

نظر خود را براي ما ارسال كنيد